ناکجا در تلگرام
توییتر ناکجا را دنبال کنید!
فروشگاه کتاب ناکجا در پاریس

برگی از کتاب "صدایم کن خضرا" نوشته علیرضا بهنام

برگی از کتاب "صدایم کن خضرا" نوشته علیرضا بهنام

 

حکم تیر

 

تمام این روزها بگذرند از من

ببرند مرا به خیابانی بلند

از زیر قارچ اتمی با آن مناره‌اش که می‌درد آسمان را

تا میدان مجسمه‌ای بی‌سر

بیاشوبم بلند  خدایا بلند

 

چشم‌های تو همراه من است

همراه من است زیبایی جهان

 

لکنت گرفته‌ام از این همه زیبایی

لکنت گرفته‌ام از این همه رعنایی

لکنت گرفته‌ام

 

حکم تیر از روی مناره که می‌آید

چشم‌های تو همراه من است

حکم تیر از روی بام که می‌آید

چشم‌های تو همراه من است

 

بلند می‌شود صدایم    اوج می‌گیرد     با چشم‌های تو این وسط

جاری روی زمین و موج‌موج چشم‌های تو می‌آید تا امتداد این بلند

 

الله اکبر

حکم تیر می‌آید

 

این جهان قرار بود گل بشود جایی که انقلاب و آزادی به هم می‌رسند

این جهان قرار است گل بشود در امتداد زیبایی خجسته‌ی آن دو چشم

و چشم‌های دیگر که از روزگار زیبایی ازلی آزاد خرامیده‌اند

 

دوزخ به‌جا مانده از آن همه زیبایی

و می‌بینم

با پهلویی شکسته یک گل

با صورتی شکسته یک گل

با ابرویی شکسته یک گل

توفان رنگ از ترعه‌های بلند خیابان‌ها می‌گذرد   الله اکبر

 

هان بنگرید

این چله هم می‌گذرد با پرچم عزا

و باریکه‌ای از نور

هنوز می‌تابد بر این بلند

اینجا خیابان من است

خیابان من است اینجا

 

و زیبایی جهان

همراه من است


علیرضا بهنام

علیرضا بهنام

۱۳۵۲
تهران

علیرضا بهنام، شاعر، مترجم و روزنامه نگار متولد سال 1352  تهران است. وی دارای مدارک كاردانی كارگردانی سينما و كارشناسی مهندسی عمران می‌باشد وی از سال 1370 به چاپ شعر‌های خود پرداخته است. چهار مجموعه شعر و دو كتاب ترجمه شعر حاصل فعاليت ادبی اوست.    آثار منتشر شده او: عقربه ها دور گردباد - مجموعه شعر - 1380 - نشر خورشیدسواران - ...

برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت

نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر