مجموعه اشعار یدالله ...نویسنده: یدالله رویاییاین کتاب را ببینیدخریدآن زمان كز لب دریای غروب | آب نوشد به فراغت خورشید | در طربخانه بزم ملكوت | دامن عشوه ببافد ناهید | روز پا در گل شب مبهم ومات...
مجموعه اشعار یدالله ...نویسنده: یدالله رویاییاین کتاب را ببینیدخریدآن زمان كز لب دریای غروب | آب نوشد به فراغت خورشید | در طربخانه بزم ملكوت | دامن عشوه ببافد ناهید | روز پا در گل شب مبهم ومات...
گاه باید خود را گم کرد | چون نجابت | که در کوچه پس کوچههای این شهر دستبهدست میگردد. رضا صالحی مهربان | باد با لباس آبی
محمد جوهری فردنویسنده آثار در ناکجا نظرات شما آثار این نویسنده در ناکجا پیش از طلوع خورشیدخریدنویسنده: محمد جوهری فرد این کتاب را ببینیدبخش کوتاهی از کتاب مجموعه داستان (پیش از طلوع خورشید) نوشته محمد جوهریفرد: نمیخواهم ناراحتت کنم ولی باید منطقی باشی. من که باهات دشمنی ندارم. قبول داری...؟ حالا جوابمو بده... پسر چیزی نگفت. سرش پایین بود... پس ممکنه با کس دیگهای بوده باشه، درسته؟ ...نمیدونم!. اونو فراموش کن. این راحتترین کاره. ... نظرات شمابرای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید : - ورود - عضویتنظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد. با تشکر
محمد جوهری فردنویسنده آثار در ناکجا نظرات شما آثار این نویسنده در ناکجا پیش از طلوع خورشیدخریدنویسنده: محمد جوهری فرد این کتاب را ببینیدبخش کوتاهی از کتاب مجموعه داستان (پیش از طلوع خورشید) نوشته محمد جوهریفرد: نمیخواهم ناراحتت کنم ولی باید منطقی باشی. من که باهات دشمنی ندارم. قبول داری...؟ حالا جوابمو بده... پسر چیزی نگفت. سرش پایین بود... پس ممکنه با کس دیگهای بوده باشه، درسته؟ ...نمیدونم!. اونو فراموش کن. این راحتترین کاره. ... نظرات شمابرای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید : - ورود - عضویتنظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد. با تشکر
پیش از طلوع خورشیدخریدنویسنده: محمد جوهری فرد این کتاب را ببینیدبخش کوتاهی از کتاب مجموعه داستان (پیش از طلوع خورشید) نوشته محمد جوهریفرد: نمیخواهم ناراحتت کنم ولی باید منطقی باشی. من که باهات دشمنی ندارم. قبول داری...؟ حالا جوابمو بده... پسر چیزی نگفت. سرش پایین بود... پس ممکنه با کس دیگهای بوده باشه، درسته؟ ...نمیدونم!. اونو فراموش کن. این راحتترین کاره. ...
پیش از طلوع خورشیدخریدنویسنده: محمد جوهری فرد این کتاب را ببینیدبخش کوتاهی از کتاب مجموعه داستان (پیش از طلوع خورشید) نوشته محمد جوهریفرد: نمیخواهم ناراحتت کنم ولی باید منطقی باشی. من که باهات دشمنی ندارم. قبول داری...؟ حالا جوابمو بده... پسر چیزی نگفت. سرش پایین بود... پس ممکنه با کس دیگهای بوده باشه، درسته؟ ...نمیدونم!. اونو فراموش کن. این راحتترین کاره. ...
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر