با کدام یک از نامهای تو | خود را معرفی کنم | با چشمان مورب کلاغ | یا نگاتیو تازهٔ خودم؟ | من معاصر مردانی بودم | که با هر روایتی | مش غول مردن اند | ... بعضی ضمایر من گماند | اگر میتوانستم | چند قرن به عقب برگردم | به جای بردن شایعههای اسکندر | به مقدونیه | لامهای تاریخ را | مانند شمشیر فاتحی به چپ میچرخاندم | حالا مثل دیدهبان گورهای تهی | گرهای به زمین میزنم | و میخی به رویاها |به هیسهای ارغوانی دنیا میرسم | و دردهای مذاب زنی | کز جنوب آمده بود
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر