مادر من زن پر طرفداری بود. یادم نیست از کی، اما از وقتی خیلی کوچک بودم این را میدانستم. موهای بلند طلاییای داشت که همیشه تابدار بود و کسی باور نمیکرد این رنگ طبیعی موهای اوست. پوستش سرخ و سفید بود و کنار لبهایش وقتی میخندید، چال میافتاد. مژههای فروخوردهی پری داشت که رنگ چشمهای عسلیاش را پنهان میکرد. بلندقد بود و همیشه کمی توپر. صدایش بلند و دورگه و خندههایش ریسههایی بود طولانی که همیشه میترسیدم نفسش را بند بیاورد...
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر