چامسکی در یکی از کتابهای خود به نام «راهزنان و امپراتوران قدیم و جدید» به تمثیلی از سنت آگوستین اشاره میکند: «آگوستین قدیس روایت میکند که اسکندر مقدونی، دزدی دریایی را اسیر کرد. از او پرسید: "تو چطور به خود اجازه میدهی به دریا دستاندازی و مردم را بیازاری و غارت کنی؟" دزد دریایی پاسخ داد: "تو چطور به خود اجازه میدهی به جهان دستاندازی و مردم را بیازاری و غارت کنی؟ من که با یک کشتی کوچک راه مردم را میگیرم به من میگویند راهزن، اما تو که با یک ناوگان بزرگ این کار را میکنی به تو میگویند امپراتور." و آگوستین قدیس، پاسخِ راهزن را متین و مستدل یافت.» چامسکی از نقلِ این روایت به مصداق امروزین این تمثیل میرسد؛ به مقایسه میان ایالات متحده در عرصه تروریسم جهانی با راهزنان و تروریست های گوناگونی که هریک قلمرویی را عرصه آزار کردهاند. گرانیگاه بحث در کتاب حاضر نه تروریسم راهزنان بلکه تروریسم امپراتوران است.
امپراتوران سدههای جدید که خاستگاه شان غرب است و قلمروی نفوذشان سراسر جهان. اما غرب در این کتاب در مفهوم جغرافیایی آن خلاصه نمیشود و از ایالات متحده آمریکا تا استرالیا را دربرمیگیرد. زمینه بحث، کارنامه و میراث فرهنگ استعماری است. و دامنه زمانی مباحث، عمدتاً رویدادهای پس از جنگ جهانی دوم به این سوست. عنوان فرعی کتاب، از هیروشیما تا جنگ پهپادهاست. هرچند مولفان در این کتاب از فاجعه هیروشیما سخنی به میان نیاوردهاند و به نقش مرگبار پهپادها به مثابه جنگافزارهای تروریستی مدرن، تنها به اشارهای بسنده کردهاند، اما این عنوان شاید بیانگر دو نقطه عطف در نشانهگذاری محدوده زمانی مسائل مورد گفت و گو باشد.
نوآم چامسکی، استاد بازنشسته گروهِ فلسفه و زبانشناسی موسسه تکنولوژی ماساچوست (MIT) است. او را پدر زبانشناسی مدرن میدانند. روش و نگرش انقلابی او در زبانشناسی، دستاوردی سترگ در فلسفه زبان است. اما چامسکی تنها به انقلاب در زبانشناسی بسنده نکرد، بلکه وجدان سیاسی جامعه بشری را نیز به انقلاب فراخواند. این متفکرِ قلمروی زبان و فلسفه تحلیلی، پایه تحلیلهای خود در عرصه سیاست را نه بر نظریهها و پیشفرضهای کلاسیک، بلکه بر شواهد عینی و تجربی استوار کرد. نگرش سیاسی او بیش از هر چیز متکی بر ضرورت ابراز وجود نوآورانه انسان و اهمیت همدلی و همکاری مردم با یکدیگر است. برای او آزادی، انگیزهایست که انسانها را قادر میسازد تا سرشت انسانی خود را متحقق کنند. شرکت هر کس در تعیین سرنوشت خود و جامعه انسانی، وظیفه و حقی بدیهی و تفویضناپذیر است. چامسکی از مخاطب خود میخواهد که شرکت در ساختن آینده را به دیگری وانگذارد، بلکه بهتنِ خویش در آن سهمگیرد. این اندیشمند آزاده، در نیمسده گذشته همواره درصف مقدمِ مباحثه نقادانه مسائل حیاتی جامعه بشری بوده و به قلم وقدم، برای ساختن جهانی درخور انسان، پیکار کردهاست. او وجدان بیدار زمانه ماست. برای آمریکاییانٍ صلحدوست و آزادهای که در جنبش ضد جنگ ویتنام شرکت داشتند، چامسکی یکی از رهبران ملی است. برای نسل جدید آمریکاییان مبارز و عدالتخواهی که در جنبش اشغال والاستریت سهم داشتهاند، چامسکی یکی از شاخصترین رهبران اجتماعی است. و برای میلیونها مردمی که در چهار گوشه جهان، خواستار صلح و امنیت، مخالف تبعیض و خشونت، دوستدار آزادی و حرمت انسان، و نگران پاکیزگی محیطاند، پیام چامسکی، ندای وجدان بشری است. آندره ولچک، روزنامهنگار، فیلمساز و داستاننویسِ چکتبارِ آمریکایی، پویندهایست خستگی ناپذیر با قلبی شیفته عدالت، که جهان را منزل به منزل درنوردیده، در همه قارهها زندگی و کار کرده و کارنامهای از دهها کتاب، فیلم و گزارش مستند از حقایق تلخ و تکاندهنده جهانٍ امروز دارد. حقایقی که مایه تلخکامی انبوه قربانیان آن و شرمساری جهانٍ متمدن ماست.
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر