همواره صائقه، جرقه، ساختمانهایی که فرو میریزند، انسانهایی که میلغزند یا به پرواز درمیآیند و خلاصه هرگونه جهش را دوست داشتهام. لحظات شیرینی که به ما میگویند دنیا به طور یقین قابل پیشبینی نیست و هنوز مکانهایی وجود دارد که در آنها واقعیت درها را برویمان نبسته و محبوسمان نکرده است. این حکایات کوتاه و داستانهای بیسروته که تحت عنوان تئاتر بیحیوان گردآوری شده است، تلاشی ناچیز است در هنر صاعقهزدگی و بزرگداشتی است به تمام کسانی که با زندان عبوس معیارها و اعتدال در جنگند.
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر