من و بوف کورنویسنده: عباس پژماناین کتاب را ببینیدخریدرمان «من و بوف كور» 9 فصل و يك مقدمه دارد كه نويسنده در آن نكات و صحنههاي "بوف كور" را در قالب يك رمان آورده و به تمام سؤالهايي كه درباره "بوف كور" وجود ...
من و بوف کورنویسنده: عباس پژماناین کتاب را ببینیدخریدرمان «من و بوف كور» 9 فصل و يك مقدمه دارد كه نويسنده در آن نكات و صحنههاي "بوف كور" را در قالب يك رمان آورده و به تمام سؤالهايي كه درباره "بوف كور" وجود ...
صفحه اصلی / نمایشـــــــــنامه / دورتادور دنیا نمایشنامه نمایشـــــــــنامه پزشک نازنیننویسنده: نیل سایمونمترجم: آهو خردمندنمایشـــــــــنامه ناشر: ناکجا، نشر نیدورتادور دنیا نمایشنامه تاریخ انتشار: ۲۰۱۲۹۸ صفحهاین کتاب را بخرید نسخه چاپی کتاب از ناکجا 7,90€ خلاصه کتاب نظرات شماخلاصه کتابدکتر: دهان باز کردن که درد نداره، الان فقط میخوام نگاه کنم. باید ببینم کجاست؟ کدوم دندونه؟ چه کار باید بکنم. حالا باز کنین. (خادم دهانش را باز میکند) خوبه، حالا بذارن ببینم. (دکتر با دقت نگاه میکند و خادم از درد ناله میکند.) آها... بله. اینجاست. این کوچولو این جاست... پیدات کردم... آهان... خادم: باهاش حرف نزن، نمیخواد باهاش دوست بشی، بکشش بیرون. نظرات شمابرای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید : - ورود - عضویتنظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد. با تشکر از همین گونه آدریانا ماتر امین معلوف تجربههای اخیر امیررضا کوهستانی آنتیگون ژان آنوی داستان یک پلکان آنتونیو بوئرو بایخو در خانهام ایستاده بودم و منتظر بودم باران بیاید ژان لوک لاگارس رقص مادیانها محمد چرمشیر از همین نویسنده شایعات نیل سایمون گمشده در یانکرز نیل سایمون کله پوک ها نیل سایمون پسران آفتاب نیل سایمون از همین ناشر سحر تصویر ترانه برومند وردی که برهها میخوانند رضا قاسمی تجربههای اخیر امیررضا کوهستانی در خانهام ایستاده بودم و منتظر بودم باران بیاید ژان لوک لاگارس
صفحه اصلی / نمایشـــــــــنامه / دورتادور دنیا نمایشنامه نمایشـــــــــنامه پزشک نازنیننویسنده: نیل سایمونمترجم: آهو خردمندنمایشـــــــــنامه ناشر: ناکجا، نشر نیدورتادور دنیا نمایشنامه تاریخ انتشار: ۲۰۱۲۹۸ صفحهاین کتاب را بخرید نسخه چاپی کتاب از ناکجا 7,90€ خلاصه کتاب نظرات شماخلاصه کتابدکتر: دهان باز کردن که درد نداره، الان فقط میخوام نگاه کنم. باید ببینم کجاست؟ کدوم دندونه؟ چه کار باید بکنم. حالا باز کنین. (خادم دهانش را باز میکند) خوبه، حالا بذارن ببینم. (دکتر با دقت نگاه میکند و خادم از درد ناله میکند.) آها... بله. اینجاست. این کوچولو این جاست... پیدات کردم... آهان... خادم: باهاش حرف نزن، نمیخواد باهاش دوست بشی، بکشش بیرون. نظرات شمابرای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید : - ورود - عضویتنظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد. با تشکر از همین گونه آدریانا ماتر امین معلوف تجربههای اخیر امیررضا کوهستانی آنتیگون ژان آنوی داستان یک پلکان آنتونیو بوئرو بایخو در خانهام ایستاده بودم و منتظر بودم باران بیاید ژان لوک لاگارس رقص مادیانها محمد چرمشیر از همین نویسنده شایعات نیل سایمون گمشده در یانکرز نیل سایمون کله پوک ها نیل سایمون پسران آفتاب نیل سایمون از همین ناشر سحر تصویر ترانه برومند وردی که برهها میخوانند رضا قاسمی تجربههای اخیر امیررضا کوهستانی در خانهام ایستاده بودم و منتظر بودم باران بیاید ژان لوک لاگارس
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر