در این کتاب میخوانید: چه کسی بهتر است خبر بیماری درمانناپذیر یا سختدرمان را به بیمار بدهد؟ آیا مجازیم برای مخفی کردن بیماری از بیمار به او دروغ بگوییم؟ از پزشکان و پرستاران چه انتظاری میتوان داشت؟ در صورت قطع امید از بهبودی بیمار، معمولاً واکنش گروه درمانگر چگونه است؟ چه نکاتی را باید به بیماردار یا خانواده بیمار آموزش داد؟ با بیماری که احساسِ سربار بودن میکند چهطور باید رفتار کرد؟ آیا ترحم کردن به بیماران سختدرمان درست است؟ نزدیک شدن به بیمار چهقدر به بیماردار کمک میکند؟ مشخص کردن مرزها به چه معناست؟ آیا بیماردار میتواند با تکیه بر اطلاعات خود و دیگران، در درمان دخالت کند؟ آیا برآورده کردن همه خواستههای بیمارِ در حال فوت، کارِ درستی است؟ سازوکار دفاعی بیمار در مقابل بیماری چگونه است؟ آیا احتمال دارد کسی به دلیل ابتلا به بیماری علاجناپذیر، خودکشی کند؟ و...
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر