درپایتخت ایران، تهران، در آپارتمانی با مادرم زندگی میکنم. بیست و نه سال دارم و تا به حال ازدواج نکردهام. آپارتمان ما یکی از بیشمار آپارتمانهای تهران است. آپارتمانهایی که در شب، حتی از پشت پردهی ضخیم اتاقم هم میتوانم وجودشان را حس کنم. روشناییهای محو پشت پرده، در واقع، چراغهای آپارتمانهای روبرو هستند. با چشم بسته هم میتوانم در ذهن مجسمشان کنم. زمستان و تابستان، آپارتمانها شبها یک جورند. بیشباهت به قوطی کبریت نیستند، آدمهایی هم که توی آنها زندگی میکنند، شبیه آدم نیستند.
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر