مهدی موسوینژاد:
نه... نویسنده نیستم... اما چند بار سعی کردهام این قصه را بنویسم... میدانید نام مضحکی که برایش انتخاب کرده بودم، چه بود؟ "تف کردنِ مشتی واژه به صورت خواننده"... اولین باری نبود که قصه مینوشتم، اما نمیدانم چرا آنبار، فکر کردم که اگر راسکین میتوانست قصهام را بخواند، خیلی راحت، مرا به تف کردن مشتی واژه به صورت مردم متهم میکرد. میدانید؟ راسکین بعد از دیدن یکی از نقاشیهای هویسلر به او پرخاش کرد و او را به پاشیدن کوزهای رنگ به صورت مردم متهم کرد... حس میکردم که من از او به چنین دشنامی سزاوارتر هستم...
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر