«آدمها» كتاب دوستداشتنی و خواندیای از آب درآمده است. شاید بیشترش به دلیل سادگی و صمیمیتی است كه در كل داستانهای نسبتا كوتاه كوتاه كتاب هست.
سادگیای كه آدم را به یاد وبنوشتهها میاندازد و همین سادگی و صداقت، داستانهای «آدمها» را باورپذیر و تودلبرو كرده است، هم داستانها را و هم آدمهایی كه نویسنده ازشان نوشته است. انگار وجود داشتهاند و نویسنده تنها به گذشتهاش فكر كرده و به این «آدمها» را به یاد آورده است و به بهترین شیوه ازشان داستانی كارسازی كرده است. «آدمها» همانجور كه از اسمش هم برمیآید قصۀ آدمهای آشنای دور و بر ما است. آدمهایی كه شاید هر كدام از ما در زندگی با چندتاییشان روبهرو شدهایم و وقت و بیوقت به فكرشان میافتیم و دلمان میخواهد چیزی دربارهشان بنویسیم. «جواتی»، «جلال دلقك»، «اقدس باجی»، «ننه دلشوره»، «سیما طبسی» سرخور، «اقدس دستفروش»، «اصغر سیاست» و... به نظرم آخرین كتاب «احمد غلامی» بهترین كتابش هم شده است. در این كتاب هم داستانهایی درباره جنگ وجود دارد مثل «یارمحمدی، باقری، بهارلو و بینام» كه از سر اتفاق یكی از كارهای خوب این مجموعه یكدست هم هست. «آدمها» نوشته «احمد غلامی» خودمان است نویسنده و روزنامهنگاری كه نه بارش را بسته است و نه خوشبختانه پروفسور شده است و نه چیز دیگری، اتفاقا بهترین كار را كرده است و نویسندۀ خوش قریحهای شده است. «آدمها» كتاب قابل احترامی است كه حتما ارزش خواندن دارد.
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر