-کنستانسیا چه فکر می کنی درباره مردی که یک روز صبح از خواب بیدار میشود و میبیند تبدیل به حشرهای شده و آن وقت در راهآهن اسپانیا هم کار میکند؟ به نظر تو این به زیان ادبیات بود یا به سود راهآهن؟
کنستانسیا فکر میکند و می گوید: قطارها سر وقت میرسیدند اما بدون مسافر.
نظرات شما
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید : - ورود - عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر