بگذار تجربه کنم که طرح پیکرت را فرو بریزم و با هیئتی جدید بنویسمت. ابوتراب خسروی | کتاب ویران |
جوراب
با هر مردی، همیشه کم و بیش یک جور پیش میرود، همان مسخرهبازیها، جزئیاتی که بهتر است نگاه نکنیم، جورابهایشان، آدم ناامید میشود، همیشه بیاختیار خندهام میگیرد.
ژان لوک لاگارس | در خانهام ایستاده بودم و منتظر بودم باران بیاید
(آدم، بهتر، جوراب، خنده، مرد، ناامید، ناامیدی، نگاه)
(آدم، بهتر، جوراب، خنده، مرد، ناامید، ناامیدی، نگاه)