بگذار تجربه کنم که طرح پیکرت را فرو بریزم و با هیئتی جدید بنویسمت. ابوتراب خسروی | کتاب ویران |
غرق
اصلاً خیلیهایی که غرق میشن فکر میکنم، از عمق زیاد آبه، از اینکه یه فاصلهای خیلی زیاد تا زمین، تا کف، زیر آب، تا اون جایی که رو نیست، سطح و ساده نیست، پیدا میکنن، از عمق وحشت میکنن، وحشت بزرگ، اونقدر بزرگ که فرصت نمیکنی برسی به جنس تَرسِت.
اُكتای رفعت: ...اون قدر غرق فكرم كه نگو و نپرس؛ | باز حواسم پرت شد و به جای نون، | دارم ستاره میخورم.