بگذار تجربه کنم که طرح پیکرت را فرو بریزم و با هیئتی جدید بنویسمت. ابوتراب خسروی | کتاب ویران |
ماه
برای تماشایت | ماه را به آسمان میسپارم | شب را به زمین
و چه عبارتِ تلخی است زیستن | به هنگامی که سرزمینات در میانِ آوازِ دیوارها | پا به بسترِ ماه میکشد.
چند تار مو هم ریختم رو پیشونیام. روژلب صورتی رو که بوی بدی میده، زدم به لبهام. با نوک انگشتام کمی از روژ رو برداشتم و کشیدم به گونههام. شدم عین ماه.