بگذار تجربه کنم که طرح پیکرت را فرو بریزم و با هیئتی جدید بنویسمت. ابوتراب خسروی | کتاب ویران |
کتک
درسته كه يكى دو بار روى اِما دست بلند كردم. اما نه براى اينكه از اصولی دفاع كنم. اين كار من نتيجهی هيچ ديدگاه... اخلاقی نبوده. فقط دلم میخواسته يه فصل سير كتكاش بزنم.
نوازش شدن هنگامى كه باید کتک خورد مايهی نگرانىست.
حالا فکر میکنم که هر چیزی میتواند عادت شود. حتا کتک خوردن. حتا رانده شدن از خانهی خود. حتا برخلاف فکرهای سرسختانهی گذشتهی خود عمل کردن
هر کسی که ساختن زندان انفرادی به کلهش زده، آدم جالبی بوده و خوب میدانسته با آدمها چطور بازی کند. یعنی درستتر آن است که بگویم میدانسته آدم بهترین دشمن خودش است. لازم نیست او را کتک بزنند یا زیر شکنجه لت و پارش کنند. بهترین راه این است که خودش را با خودش تنها بگذارند تا خودش دخل خودش را بیاورد.