ناکجا در تلگرام
توییتر ناکجا را دنبال کنید!
فروشگاه کتاب ناکجا در پاریس

با چشم‌هایت می‌خندیدی که تا امروز هیچ وقت فرو نریخته‌اند. هیچ‌ کدام از دردهایت را نگفتی. سفر نرفتی و هیچ وقت پدر برای تو نبود. تو اما همیشه بودی و خانه‌مان را که داشت فرو می‌ریخت، با وام و قرض ساختی.

(امروز، خندیدن، درد، ریختن، سفر، هیچوقت، پدر، چشم‌ها)


امید بلاغتی

امید بلاغتی

11 اردیبهشت 1362
داراب، ایران

امید بلاغتی نویسنده، منتقد و مستندساز است. آثار: چاپ اثر در کتاب «هنوز عکسی باقی مانده است» شصت و شش قطعه از شصت و شش نویسنده انتشارات «حرفه هنرمند» چاپ شعر در مجموعه «شاعران امروز ایران» انتشارات سرزمین اهورایی چاپ نمایشنامه «غروب دلمردگی دودکش بخاری» انتشارات نیم نگاه چاپ داستان ، شعر و نقد در مجلات ...

حرمان

حرمان

خرید
نویسنده: امید بلاغتی
این کتاب را ببینید

این نوشته‌ها روایت‌هایی داستانی از زندگی من هستند. در نوشتن‌شان نه می‌خواستم آن‌قدرها به اصول داستان‌نویسی وفادار باشم نه می‌خواستم یکسر این اصول را کنار بگذارم. می‌خواستم سال‌هایی از زندگیم را روایت‌گری کنم. روایت‌گری عنوان بهتری است برای کاری که من در حرمان‌ها انجام دادم. اما یک‌جورهایی ...

برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت

نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر