ناکجا در تلگرام
توییتر ناکجا را دنبال کنید!
فروشگاه کتاب ناکجا در پاریس

یه وقت‌هایی می‌شه، دون میکله، همین جور که نشستم، بوی تنش می‌پیچه توی کله‌م. انگار هزار تا گاو رو ول کرده باشن توی سینه‌ام. طاقت نمی‌آرم. نفس‌زنون می‌رم تا خونه. از خودم می‌پرسم : اون هزار تا گاو توی دل یرما هم خودشون رو به در و دیوار می‌کوبن یا نه؟

(بو، تن، خانه، خونه، دیوار، سینه، طاقت، نفس، همین، گاو، یرما)


محمد چرمشیر

محمد چرمشیر

۱۳۳۹
تهران

محمد چرمشیر، نمایشنامه‌‍‌نویس، در سال 1339 در شهر تهران متولد شد. پس از سپری کردن تحصیلات متوسطه در سال 1358، در رشته ادبیات نمایشنامه‌نویسی در دانشگاه تهران آغاز به تحصیل کرد، دورانی که به دلیل بسته شدن دانشگاه‌ها در انقلاب فرهنگی به درازا انجامید. او پس از فراغت از تحصیل( 1366)، وارد حرفه‌ی معلمی شد و از همان سال‌ها ...

رقص مادیان‌ها

رقص مادیان‌ها

خرید
نویسنده: محمد چرمشیر
این کتاب را ببینید

این­جا همه چی زود کهنه و فرسوده می‌­شه، زن­‌ها از همه چی زودتر... یرما خیلی وقته که دلش می­‌خواد مادر بشه، اما همه­‌ی حسرت­‌هاش رو تو دلش قایم کرده تا برای خوان کمترین چیز جهان باشه: کمی زن... خوان دلش بچه نمی­‌خواد، اون همیشه می­‌خواد مثه یه مرد بمیره... حالا یرما می­‌بینه که نه ...

برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت

نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر