مجموعه اشعار یدالله ...نویسنده: یدالله رویاییاین کتاب را ببینیدخریدآن زمان كز لب دریای غروب | آب نوشد به فراغت خورشید | در طربخانه بزم ملكوت | دامن عشوه ببافد ناهید | روز پا در گل شب مبهم ومات...
مجموعه اشعار یدالله ...نویسنده: یدالله رویاییاین کتاب را ببینیدخریدآن زمان كز لب دریای غروب | آب نوشد به فراغت خورشید | در طربخانه بزم ملكوت | دامن عشوه ببافد ناهید | روز پا در گل شب مبهم ومات...
گاه باید خود را گم کرد | چون نجابت | که در کوچه پس کوچههای این شهر دستبهدست میگردد. رضا صالحی مهربان | باد با لباس آبی
از هر کار تازهای نترس، ضرورتها خودشان داوطلب میشوند و میدانند چهطور از تو دفاع کنند. (تازه، داوطلب، دفاع، ضرورت، نترس، کار) ریرا عباسی1341خرمآباد، ایراندر شانزده سالگی مجموعه شعری بنام «ذرت بو داده» داشت که به دلایلی کاملا از بین رفت و با آغاز جنگِ عراق با ایران زندگیش در آبادان ویران شد و دچار نابسامانیهای متعددی گردید. یک سال در اردوگاه آواره گان جنگ، همراه فرزندش زندگی سختی را گذارند و به شهرهای بسیاری مهاجرت کرد. نوشتن در چنین شرایطی دشوار بود. بعد از سالها دوری از نوشتن که ...وارونگیخریدنویسنده: ریرا عباسی این کتاب را ببینیدروزگاریِ از روزمرگي و تكرارِِ زندگي فرار ميكردم. اكنون به شبمَرگی آن رسيدهام. باید در تاريخِ جنگها، شبمَرگيِ زنانِِِِِِِِ ِ بعد از جنگ را ثبت كنند. آيا شبمَرگی سختتر است یا روزمَرگی؟ از روحيه ی گذشتهي نه چندان دورم مينويسم. چه شيطانِ بانشاطي بودم. آزادي واژهي كوچكي بود براي اجنه ایي ...برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید : - ورود - عضویتنظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد. با تشکر
ریرا عباسی1341خرمآباد، ایراندر شانزده سالگی مجموعه شعری بنام «ذرت بو داده» داشت که به دلایلی کاملا از بین رفت و با آغاز جنگِ عراق با ایران زندگیش در آبادان ویران شد و دچار نابسامانیهای متعددی گردید. یک سال در اردوگاه آواره گان جنگ، همراه فرزندش زندگی سختی را گذارند و به شهرهای بسیاری مهاجرت کرد. نوشتن در چنین شرایطی دشوار بود. بعد از سالها دوری از نوشتن که ...
وارونگیخریدنویسنده: ریرا عباسی این کتاب را ببینیدروزگاریِ از روزمرگي و تكرارِِ زندگي فرار ميكردم. اكنون به شبمَرگی آن رسيدهام. باید در تاريخِ جنگها، شبمَرگيِ زنانِِِِِِِِ ِ بعد از جنگ را ثبت كنند. آيا شبمَرگی سختتر است یا روزمَرگی؟ از روحيه ی گذشتهي نه چندان دورم مينويسم. چه شيطانِ بانشاطي بودم. آزادي واژهي كوچكي بود براي اجنه ایي ...
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر