نفوس مردهنویسنده: میخائیل بولگاکفاین کتاب را ببینیدخریددر نمایشنامهی نفوس مرده که با الهام از کتابی به همین نام به قلم نیکلای گوگول نگاشته شده نیز از دنیای تصنعی و حماقت طبقهی اشرافیت و آرمانشهر ترسیمی آنان سخن میگوید و ...
نفوس مردهنویسنده: میخائیل بولگاکفاین کتاب را ببینیدخریددر نمایشنامهی نفوس مرده که با الهام از کتابی به همین نام به قلم نیکلای گوگول نگاشته شده نیز از دنیای تصنعی و حماقت طبقهی اشرافیت و آرمانشهر ترسیمی آنان سخن میگوید و ...
انسان خوشبخت تنها به این دلیل احساس خوبی دارد که انسان سیهبخت بار سنگین و کمرشکنش را در سکوت به دوش میکشد. بدون این سکوت، این خوشبختی امکانپذیر نیست. (احساس، امکان، انسان، بخت، خوب، خوشبخت، دلیل، دوش، سنگین، سکوت، کمر) آنتوان چخوف29 ژانویه 1860تاگانروک- روسیهچخوف در ۲۹ ژانویه ۱۸۶۰ در شهر تاگانروک، در جنوب روسیه، شمال قفقاز، در ساحل دریای آزوف به دنیا آمد. پدربزرگ پدریاش در مِلک کُنت چرتکف، مالک استان وارنشسکایا، سرف بود. او توانست آزادی خود و خانوادهٍ خود را بخرد. پدرش مغازهٔ خواربار فروشی داشت. او مرد مذهبی خشنی بود و فرزنداناش را تنبیه بدنی میکرد. روزهای یکشنبه پسرانانش ...بانو و سگ ملوسشخریدنویسنده: آنتوان چخوفمترجم: عبدالحسین نوشیناین کتاب را ببینیدداستانهای چخوف همه هشداردهنده و در عین حال دارای لحنی آرام و خالی از هرگونه درس اخلاق و رفتار و تعیین وظیفه است. همهی داستانها و نمایشنامههایش با بیانی ساده و روان و طبیعی نوشته شده است و درآنها احساس نارضایتمندی از زندگی را چنان که هست و آرزومندی زندگی را، چنان که باید باشد، دردل خوانندگان و تماشاگران بر انگیخته است و بر ...برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید : - ورود - عضویتنظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد. با تشکر
آنتوان چخوف29 ژانویه 1860تاگانروک- روسیهچخوف در ۲۹ ژانویه ۱۸۶۰ در شهر تاگانروک، در جنوب روسیه، شمال قفقاز، در ساحل دریای آزوف به دنیا آمد. پدربزرگ پدریاش در مِلک کُنت چرتکف، مالک استان وارنشسکایا، سرف بود. او توانست آزادی خود و خانوادهٍ خود را بخرد. پدرش مغازهٔ خواربار فروشی داشت. او مرد مذهبی خشنی بود و فرزنداناش را تنبیه بدنی میکرد. روزهای یکشنبه پسرانانش ...
بانو و سگ ملوسشخریدنویسنده: آنتوان چخوفمترجم: عبدالحسین نوشیناین کتاب را ببینیدداستانهای چخوف همه هشداردهنده و در عین حال دارای لحنی آرام و خالی از هرگونه درس اخلاق و رفتار و تعیین وظیفه است. همهی داستانها و نمایشنامههایش با بیانی ساده و روان و طبیعی نوشته شده است و درآنها احساس نارضایتمندی از زندگی را چنان که هست و آرزومندی زندگی را، چنان که باید باشد، دردل خوانندگان و تماشاگران بر انگیخته است و بر ...
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر