مجموعه اشعار یدالله ...نویسنده: یدالله رویاییاین کتاب را ببینیدخریدآن زمان كز لب دریای غروب | آب نوشد به فراغت خورشید | در طربخانه بزم ملكوت | دامن عشوه ببافد ناهید | روز پا در گل شب مبهم ومات...
مجموعه اشعار یدالله ...نویسنده: یدالله رویاییاین کتاب را ببینیدخریدآن زمان كز لب دریای غروب | آب نوشد به فراغت خورشید | در طربخانه بزم ملكوت | دامن عشوه ببافد ناهید | روز پا در گل شب مبهم ومات...
گاه باید خود را گم کرد | چون نجابت | که در کوچه پس کوچههای این شهر دستبهدست میگردد. رضا صالحی مهربان | باد با لباس آبی
در برابر راز بهتر است خود را باز و به كل آشکار كرد تا راز نيز وادار شود خود را آشکار كند. (آشکار، باز، بهتر، خود، راز، وادار) برنار ماری کلتس1948فرانسهبرنار-ماری کُلتِس (۱۹۸۹-۱۹۴۸)، نمایشنامهنویس فرانسوی در یک خانوادهی بورژوای کاتولیک در شهر مِتز به دنیا میآید. او همزمان با تحصیلات دوران دبیرستان، با موسیقی آشنا میشود و نواختنِ سازهایی چون کلاوسَن، پیانو و اُرگ را فرا میگیرد. کلتس در سال ۱۹۶۸ به استراسبورگ نقل مکان میکند، و یک سال بعد با دیدن بازیِ ماریا کاسکارِس در ...در خلوت مزارع پنبهخریدنویسنده: برنار ماری کلتسمترجم: تینوش نظمجواین کتاب را ببینیدروبهرویی دو مرد، در یک ناکجاآباد، جدالی که موضوعاش میل است و شهوت... یکی، قاچاقفروش که کالای مرموزی دارد برای فروش و نامش را نمیگوید... آن یکی، خریداری که با میل مبهمی درگیر است و نمیخواهد (نمیتواند؟) آن را فاش کند... استعارهی رابطهی قدرت میان دو مردی که هرکدام به نوبت آن یکی را بو میکشد، اقوا ...برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید : - ورود - عضویتنظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد. با تشکر
برنار ماری کلتس1948فرانسهبرنار-ماری کُلتِس (۱۹۸۹-۱۹۴۸)، نمایشنامهنویس فرانسوی در یک خانوادهی بورژوای کاتولیک در شهر مِتز به دنیا میآید. او همزمان با تحصیلات دوران دبیرستان، با موسیقی آشنا میشود و نواختنِ سازهایی چون کلاوسَن، پیانو و اُرگ را فرا میگیرد. کلتس در سال ۱۹۶۸ به استراسبورگ نقل مکان میکند، و یک سال بعد با دیدن بازیِ ماریا کاسکارِس در ...
در خلوت مزارع پنبهخریدنویسنده: برنار ماری کلتسمترجم: تینوش نظمجواین کتاب را ببینیدروبهرویی دو مرد، در یک ناکجاآباد، جدالی که موضوعاش میل است و شهوت... یکی، قاچاقفروش که کالای مرموزی دارد برای فروش و نامش را نمیگوید... آن یکی، خریداری که با میل مبهمی درگیر است و نمیخواهد (نمیتواند؟) آن را فاش کند... استعارهی رابطهی قدرت میان دو مردی که هرکدام به نوبت آن یکی را بو میکشد، اقوا ...
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر