شکار پروانههانویسنده: علیرضا عطاراناین کتاب را ببینیدخریددر مقدمه این کتاب میخوانیم: «در زندگی اصلا «پول و مادیات برایم مهم نبودند. هیچ وقت عاشق نشدم، و هرگز به زنی دلبسته نشدم. گرچه اعتراف میکنم زنم را دوست دارم، اما ...
شکار پروانههانویسنده: علیرضا عطاراناین کتاب را ببینیدخریددر مقدمه این کتاب میخوانیم: «در زندگی اصلا «پول و مادیات برایم مهم نبودند. هیچ وقت عاشق نشدم، و هرگز به زنی دلبسته نشدم. گرچه اعتراف میکنم زنم را دوست دارم، اما ...
زندان سکندر، جلد اول خریدنویسنده: حسین دولت آبادی این کتاب را ببینید- ای کاش گرگ، اللهوردی رو خورده بود، ای کاش توی برف و سرما سقط شده بود و ما رو این همه عذاب نمیداد. افسانه گرگ و شب سرد برفی و سگ جانی پدربزرگ را بارها از زبان آنا شنیده بودم، ولی به سختی باور میکردم. - اگه مادرش بند قنداق بچه رو شل نبسته بود... - آنا، آخه بند قنداق چه ربطی به بابابزرگ داره؟ - کاش گرگ اونو میبرد و من این همه عذاب ... اسب های اندوه از هوش میرفتندخریدنویسنده: حمید رحیمی این کتاب را ببینید آن که به تو عشق میورزد اخترشناسِ تنهاییست که سراغِ تو را از اهالیِ کراتِ دیگر گرفت به صلهی لبخندِ سلامتِ تو کیهان را ترک گفت به وداع تا مرغ عجیبِ شانهات باشد که از هفتمین پشتِ جهانِ تو میپرید چند برگ از این کتاب را اینجا در گوگل بوکز بخوانید. با کلیک کردن روی این قسمت سری هم به صفحه ... اسفندی ام لطفن مرا دود کنید!خریدنویسنده: وحید علیزاده رزازی این کتاب را ببینیددنیا یک روز که سومِ ماهِ دیگری بوده حتمن وقتی هنوز بیمارستانها از خوابِ این وقتِ صبح بیدار نشده بودند ... خام بُدم پخته شدم بلکه پسندیده شدمخریدنویسنده: کیومرث مرزبان این کتاب را ببینیدبه راستی ای کاش عشق را هم ممنوع میکردم. آنگاه همه میخواستند عاشق باشند. همه شبها در خانههایشان یواشکی عاشقی میکردند... رعیت را به جرمِ عاشقی شلاق میزدیم به جرم عاشقی ممنوع الخروج ــ ممنوع المصاحبه ــ ممنوعالکار و هزاران ممنوعالهای دگر میشدند... و شاید در آن هنگام تو هم عاشقی ... ذوزنقه تجریشخریدنویسنده: مهدی رستم پور این کتاب را ببینیدآقای گنابادی (ناظم) پشت بلندگو گفت: سه تا صلوات بفرستید خستگی از تن استاد مرادی کرمانی در بره. موقع صلوات اول، سوالهایی که توی دستم بود را ریختم روی میز مقابلش. موقع صلوات دوم گفتم: «میخوام نویسنده بشم». از او سوال نکرده بودم. فقط گفته بودم میخواهم نویسنده بشوم. موقع صلوات سوم گفت: برای نویسنده شدن درس بخون. سپس بلندگو را ... آفرینش روی باریکه موکتخریدنویسنده: علی اسماعیل شعار این کتاب را ببینیدهمهمان جمع میشویم زیر سایهی درختی که اسمش را نمیدانم. سودانی میگوید بیخیال رفیق. درختها را بیخیال. تو که در هر حال همه چیز از یادت میرود. میگویم نه همه چیز. توی کشورم دختری هست که هیچ از یادم نمیرود. سودانی میخندد. میگوید دنیا پر از دختر است. انگار که راز مهمی گفته ... جیره کتاب ناکجاخرید این کتاب را ببینیدجیره کتاب برنامهای است که نشر ناکجا به مشتریان و اعضایش اختصاص داده است. هر ماه یک بسته کتاب (چاپی یا الکترونیک یا هر دو) به خانه شما میرسد. انتخاب این کتابها بر اساس بهترین کتابهای سالهای اخیر است که بر اساس علایق شما دستچین شده است. انتخاب این کتابها میتواند با خود شما نیز انجام شود. مزایای این برنامه: - ... دریا نام دیگر من استخریدنویسنده: علی اکبر گودرزی طائمه این کتاب را ببینیدمیگذرم از کوچه از شهر سایهام از نامیمیگذرد که هر روز کم رنگتر میشود بر دیوار تنهایی مانده است و چشم چپش که در آن خورشید غروب میکند. دُرناها از آسمان میگذرند و صدای کبکی در سایه میماند زنبیل تنهاییام را خالی میکنم گوشهای از دلم بر باد میرود بر کندهای خشک ... سونات برفی در ر مینورخریدنویسنده: مدیا کاشیگر این کتاب را ببینیدشاعری را دید یک چشمش موقر لبخند ادب میزد چشم دیگرش ژولیده در قاب شیشه بخارگرفته پنجره شکسته برف را تماشا میکرد که در ارتفاع نگاهش ناگهان از افتادن باز مانده بود معلق غرق اسطرلاب آسمان بود... چند برگ از این کتاب را اینجا در گوگل بوکز بخوانید. با کلیک کردن روی این قسمت سری هم به صفحه فیسبوک این کتاب بزنید. دوستم دارد، دوستم نداردخریدنویسنده: گروهیمترجم: مهشید میرمعزیاین کتاب را ببینید مجموعه داستان «دوستم دارد، دوستم ندارد»، توسط یوتا گروتس ماخر و اینگه منیاش گردآوری شده و شامل دوازده داستان کوتاه از نویسندگان مختلف از جمله اینگمه بورگباخمن، هاینریش بل، ارنست همینگوی، کاترین منسفیلد، جیمز جویس و زیگفرید لنتس و همچنین مقالاتی از آلفرد آدلر: ارتباط جنسیتها ، تئودور رایک: آمادگی ... بعد از عروسی چه گذشتخریدنویسنده: رضا براهنی این کتاب را ببینید«بعد از عروسی چه گذشت» ماجرای معلم سادهای به نام رحمت شهیر است که یک روز از روی عصبانیت اختیار زبانش را از دست میدهد و به شاه فحش میدهد. بلافاصله بعدش پشیمان میشود. اما روز بعد ظاهراً با گزارش یکی از همکاران که مامور ساواک است بازداشت میشود و هفت ماه بعد از ازدواجش به زندان میافتد. در زندان ماموران ساواک ... و تن فروشی نیستخریدنویسنده: فریاد شیری این کتاب را ببینیدچشمانت ضمیمه شناسنامهام تاری از موهات لای پاسپورتم با خود به سفر میبرمت از مرز که بگذریم هر خاکی بر من قدم بگذارد سرزمین مادری نام میگیرد... چند برگ از این کتاب را اینجا در گوگل بوکز بخوانید. بطریخریدنویسنده: مهرداد میرهادی این کتاب را ببینیدیکی نبود، هیچ کس بود در بیابانی که زیاد دور نبود، کوهی زندگی نمیکرد که قهوهای و سخت بود در نزدیکیاش درختی نبود که برگهای سبزی داشت و میوههای شیرینِ قرمزی نداشت و سایهای که رهگذران خسته را پناه ندهد زمانی مردی از آنجا نگذشت و بیدرنگ با تبری که داشت، بیپروا بیابان را از درخت گرفت از آن زمان به بعد درختی آنجا ... خانه هنوز سیاه استخریدنویسنده: سهیل محمودی این کتاب را ببینیدآیینه ترفندیست همیشه ؛ که ما صبحها هنوز هستیم و با کسی روبهرو می شویم...! چند برگ از این کتاب را اینجا در گوگل بوکز بخوانید. در آنکارا باران میباردخریدنویسنده: حسین دولت آبادی این کتاب را ببینید "... زندگی در دور دستها، خارج از آن دخمه نمور مانند تابلوئی باسمهای از دیواره ذهنم آویزان بود و شوقی برنمیانگیخت. تابلو رنگ و رو باختهای که درختها در کناره راهش خشکیدهاند و پرندگان در آسمان چرکش سوختهاند و درّهها و دریاها وکوهها گوئی چند لکه رنگند که دستی دیوانه سر بر بوم پاشیده ... چاردرخریدنویسنده: پیمان داعی شالکوهی این کتاب را ببینید حضور درخشان اندیشه، موسیقی و عاطفه در بستر زبانی که میل به سادگی دارد شعرهای پیمان داعی شالک.هی را بدیع کرده است. آشناییزدایی از بارزه های شعر اوست. او شاعریست که تشخص زبانی دارد؛ توانسته زبانمحوری را تا جایی که به مضمون اثر لطمهای نزند هدایت کند و در اشعاری که شاعر در کار برهم زدن نحو است به زیبایی شعر را تا انتها پیش ... تصویر دوریان گریخریدنویسنده: اسکار وایلدمترجم: ابوالحسن تهامیاین کتاب را ببینیداین کتاب یکی از آثار مشهور ادبی جهان است. تصویر دوریانگری به سبب تازگی موضوع و شاید نیز به سبب آنکه چهره خود نویسنده را منعکس میکند، شهرتی عظیم یافت. اسکار وایلد با این اثر تمثیلی قصد داشته است نشان بدهد که تغییر شکلی که از هنر بر امور واقعی پدید میآید تا چه حد میتواند نیرومند و نافذ باشد. مقالههای تحقیقی و انتقادی وایلد در ... قاب برهنهخریدنویسنده: ایرج صفشکن این کتاب را ببینیدچه میشد ماندنی که از سوال هم کوتاهتر بود و چه میمانْد سوالی را که خود باقی ماندهیِ من بود. هر چه هست مرگ را به ناگزیر باید چیزی از جنس آن نگاه باشد و باقی ماندهای که مانده است بر دستهای راه... چند برگ از این کتاب را اینجا در گوگل بوکز بخوانید. همشاگردی ها 3خریدنویسنده: کارگاه حسین آبکنار گروه سوم این کتاب را ببینیدشب بود. تو خواب بودی همیشه این طور وقتها و من روی مبل راحتی کنار تخت نشسته بودم و تو را تماشا میکردم. نگاهم را سُر میدادم روی تنت. با قوسهایش بالا و پایین میرفتم و سعی میکردم لای پیچهای ملافه گیر نکنم و راه خودم را بروم. ازشیب پهلوها بالا بروم و چرخ بزنم و بعد بروم تا استخوانهای ترقوّه و بیفتم توی ... یادم میآیدخریدنویسنده: نسیم وهابی این کتاب را ببینیدگاه فقط یک اسم، یک اسم خاص، ما را به سالهای کودکی پرتاب میکند. گاه فقط یک جمله، یک شعر، یک عبارت خاطرهای جمعی را زنده میکند که در حافظهی بیشتر مردم یک شهر ثبت شده. گاه فقط یک تصویر یاد عادتی فراموششده را زنده میکند که روزی عادت همهی مردم یک جامعه بوده. گاه خاطرهای کم اهمیت، از این جهت اهمیت ... 1 2 3 4 5 6 7 8 9
زندان سکندر، جلد اول خریدنویسنده: حسین دولت آبادی این کتاب را ببینید- ای کاش گرگ، اللهوردی رو خورده بود، ای کاش توی برف و سرما سقط شده بود و ما رو این همه عذاب نمیداد. افسانه گرگ و شب سرد برفی و سگ جانی پدربزرگ را بارها از زبان آنا شنیده بودم، ولی به سختی باور میکردم. - اگه مادرش بند قنداق بچه رو شل نبسته بود... - آنا، آخه بند قنداق چه ربطی به بابابزرگ داره؟ - کاش گرگ اونو میبرد و من این همه عذاب ...
اسب های اندوه از هوش میرفتندخریدنویسنده: حمید رحیمی این کتاب را ببینید آن که به تو عشق میورزد اخترشناسِ تنهاییست که سراغِ تو را از اهالیِ کراتِ دیگر گرفت به صلهی لبخندِ سلامتِ تو کیهان را ترک گفت به وداع تا مرغ عجیبِ شانهات باشد که از هفتمین پشتِ جهانِ تو میپرید چند برگ از این کتاب را اینجا در گوگل بوکز بخوانید. با کلیک کردن روی این قسمت سری هم به صفحه ...
اسفندی ام لطفن مرا دود کنید!خریدنویسنده: وحید علیزاده رزازی این کتاب را ببینیددنیا یک روز که سومِ ماهِ دیگری بوده حتمن وقتی هنوز بیمارستانها از خوابِ این وقتِ صبح بیدار نشده بودند ...
خام بُدم پخته شدم بلکه پسندیده شدمخریدنویسنده: کیومرث مرزبان این کتاب را ببینیدبه راستی ای کاش عشق را هم ممنوع میکردم. آنگاه همه میخواستند عاشق باشند. همه شبها در خانههایشان یواشکی عاشقی میکردند... رعیت را به جرمِ عاشقی شلاق میزدیم به جرم عاشقی ممنوع الخروج ــ ممنوع المصاحبه ــ ممنوعالکار و هزاران ممنوعالهای دگر میشدند... و شاید در آن هنگام تو هم عاشقی ...
ذوزنقه تجریشخریدنویسنده: مهدی رستم پور این کتاب را ببینیدآقای گنابادی (ناظم) پشت بلندگو گفت: سه تا صلوات بفرستید خستگی از تن استاد مرادی کرمانی در بره. موقع صلوات اول، سوالهایی که توی دستم بود را ریختم روی میز مقابلش. موقع صلوات دوم گفتم: «میخوام نویسنده بشم». از او سوال نکرده بودم. فقط گفته بودم میخواهم نویسنده بشوم. موقع صلوات سوم گفت: برای نویسنده شدن درس بخون. سپس بلندگو را ...
آفرینش روی باریکه موکتخریدنویسنده: علی اسماعیل شعار این کتاب را ببینیدهمهمان جمع میشویم زیر سایهی درختی که اسمش را نمیدانم. سودانی میگوید بیخیال رفیق. درختها را بیخیال. تو که در هر حال همه چیز از یادت میرود. میگویم نه همه چیز. توی کشورم دختری هست که هیچ از یادم نمیرود. سودانی میخندد. میگوید دنیا پر از دختر است. انگار که راز مهمی گفته ...
جیره کتاب ناکجاخرید این کتاب را ببینیدجیره کتاب برنامهای است که نشر ناکجا به مشتریان و اعضایش اختصاص داده است. هر ماه یک بسته کتاب (چاپی یا الکترونیک یا هر دو) به خانه شما میرسد. انتخاب این کتابها بر اساس بهترین کتابهای سالهای اخیر است که بر اساس علایق شما دستچین شده است. انتخاب این کتابها میتواند با خود شما نیز انجام شود. مزایای این برنامه: - ...
دریا نام دیگر من استخریدنویسنده: علی اکبر گودرزی طائمه این کتاب را ببینیدمیگذرم از کوچه از شهر سایهام از نامیمیگذرد که هر روز کم رنگتر میشود بر دیوار تنهایی مانده است و چشم چپش که در آن خورشید غروب میکند. دُرناها از آسمان میگذرند و صدای کبکی در سایه میماند زنبیل تنهاییام را خالی میکنم گوشهای از دلم بر باد میرود بر کندهای خشک ...
سونات برفی در ر مینورخریدنویسنده: مدیا کاشیگر این کتاب را ببینیدشاعری را دید یک چشمش موقر لبخند ادب میزد چشم دیگرش ژولیده در قاب شیشه بخارگرفته پنجره شکسته برف را تماشا میکرد که در ارتفاع نگاهش ناگهان از افتادن باز مانده بود معلق غرق اسطرلاب آسمان بود... چند برگ از این کتاب را اینجا در گوگل بوکز بخوانید. با کلیک کردن روی این قسمت سری هم به صفحه فیسبوک این کتاب بزنید.
دوستم دارد، دوستم نداردخریدنویسنده: گروهیمترجم: مهشید میرمعزیاین کتاب را ببینید مجموعه داستان «دوستم دارد، دوستم ندارد»، توسط یوتا گروتس ماخر و اینگه منیاش گردآوری شده و شامل دوازده داستان کوتاه از نویسندگان مختلف از جمله اینگمه بورگباخمن، هاینریش بل، ارنست همینگوی، کاترین منسفیلد، جیمز جویس و زیگفرید لنتس و همچنین مقالاتی از آلفرد آدلر: ارتباط جنسیتها ، تئودور رایک: آمادگی ...
بعد از عروسی چه گذشتخریدنویسنده: رضا براهنی این کتاب را ببینید«بعد از عروسی چه گذشت» ماجرای معلم سادهای به نام رحمت شهیر است که یک روز از روی عصبانیت اختیار زبانش را از دست میدهد و به شاه فحش میدهد. بلافاصله بعدش پشیمان میشود. اما روز بعد ظاهراً با گزارش یکی از همکاران که مامور ساواک است بازداشت میشود و هفت ماه بعد از ازدواجش به زندان میافتد. در زندان ماموران ساواک ...
و تن فروشی نیستخریدنویسنده: فریاد شیری این کتاب را ببینیدچشمانت ضمیمه شناسنامهام تاری از موهات لای پاسپورتم با خود به سفر میبرمت از مرز که بگذریم هر خاکی بر من قدم بگذارد سرزمین مادری نام میگیرد... چند برگ از این کتاب را اینجا در گوگل بوکز بخوانید.
بطریخریدنویسنده: مهرداد میرهادی این کتاب را ببینیدیکی نبود، هیچ کس بود در بیابانی که زیاد دور نبود، کوهی زندگی نمیکرد که قهوهای و سخت بود در نزدیکیاش درختی نبود که برگهای سبزی داشت و میوههای شیرینِ قرمزی نداشت و سایهای که رهگذران خسته را پناه ندهد زمانی مردی از آنجا نگذشت و بیدرنگ با تبری که داشت، بیپروا بیابان را از درخت گرفت از آن زمان به بعد درختی آنجا ...
خانه هنوز سیاه استخریدنویسنده: سهیل محمودی این کتاب را ببینیدآیینه ترفندیست همیشه ؛ که ما صبحها هنوز هستیم و با کسی روبهرو می شویم...! چند برگ از این کتاب را اینجا در گوگل بوکز بخوانید.
در آنکارا باران میباردخریدنویسنده: حسین دولت آبادی این کتاب را ببینید "... زندگی در دور دستها، خارج از آن دخمه نمور مانند تابلوئی باسمهای از دیواره ذهنم آویزان بود و شوقی برنمیانگیخت. تابلو رنگ و رو باختهای که درختها در کناره راهش خشکیدهاند و پرندگان در آسمان چرکش سوختهاند و درّهها و دریاها وکوهها گوئی چند لکه رنگند که دستی دیوانه سر بر بوم پاشیده ...
چاردرخریدنویسنده: پیمان داعی شالکوهی این کتاب را ببینید حضور درخشان اندیشه، موسیقی و عاطفه در بستر زبانی که میل به سادگی دارد شعرهای پیمان داعی شالک.هی را بدیع کرده است. آشناییزدایی از بارزه های شعر اوست. او شاعریست که تشخص زبانی دارد؛ توانسته زبانمحوری را تا جایی که به مضمون اثر لطمهای نزند هدایت کند و در اشعاری که شاعر در کار برهم زدن نحو است به زیبایی شعر را تا انتها پیش ...
تصویر دوریان گریخریدنویسنده: اسکار وایلدمترجم: ابوالحسن تهامیاین کتاب را ببینیداین کتاب یکی از آثار مشهور ادبی جهان است. تصویر دوریانگری به سبب تازگی موضوع و شاید نیز به سبب آنکه چهره خود نویسنده را منعکس میکند، شهرتی عظیم یافت. اسکار وایلد با این اثر تمثیلی قصد داشته است نشان بدهد که تغییر شکلی که از هنر بر امور واقعی پدید میآید تا چه حد میتواند نیرومند و نافذ باشد. مقالههای تحقیقی و انتقادی وایلد در ...
قاب برهنهخریدنویسنده: ایرج صفشکن این کتاب را ببینیدچه میشد ماندنی که از سوال هم کوتاهتر بود و چه میمانْد سوالی را که خود باقی ماندهیِ من بود. هر چه هست مرگ را به ناگزیر باید چیزی از جنس آن نگاه باشد و باقی ماندهای که مانده است بر دستهای راه... چند برگ از این کتاب را اینجا در گوگل بوکز بخوانید.
همشاگردی ها 3خریدنویسنده: کارگاه حسین آبکنار گروه سوم این کتاب را ببینیدشب بود. تو خواب بودی همیشه این طور وقتها و من روی مبل راحتی کنار تخت نشسته بودم و تو را تماشا میکردم. نگاهم را سُر میدادم روی تنت. با قوسهایش بالا و پایین میرفتم و سعی میکردم لای پیچهای ملافه گیر نکنم و راه خودم را بروم. ازشیب پهلوها بالا بروم و چرخ بزنم و بعد بروم تا استخوانهای ترقوّه و بیفتم توی ...
یادم میآیدخریدنویسنده: نسیم وهابی این کتاب را ببینیدگاه فقط یک اسم، یک اسم خاص، ما را به سالهای کودکی پرتاب میکند. گاه فقط یک جمله، یک شعر، یک عبارت خاطرهای جمعی را زنده میکند که در حافظهی بیشتر مردم یک شهر ثبت شده. گاه فقط یک تصویر یاد عادتی فراموششده را زنده میکند که روزی عادت همهی مردم یک جامعه بوده. گاه خاطرهای کم اهمیت، از این جهت اهمیت ...