گاه باید خود را گم کرد | چون نجابت | که در کوچه پس کوچههای این شهر دستبهدست میگردد. رضا صالحی مهربان | باد با لباس آبی |
شعر خودش میآید، ما تسلیماش میشویم و او کار خودش را میکند، عاشقی میکند، فریاد میزند، به سوگ مینشیند، با زبانی غیر معمول از تبسمی دلانگیز تا خیالی شورانگیز و گاه غمی، دردی، زخمی... شعر سنگر میشود و غریو پرشور رهایی سر میدهد... شعر را حافظ میگوید، خیام، سعدی، و وقتی نو میشود نیما، شاملو و فروغ و... در غرب شکسپیر، بودلر، لویی آراگون... و محمود درویش در فلسطین...
من و عروسکم
خریدنویسنده: علیاکبر جانوند
می گویند عموها | برمیگردند از آسمان، | مامانِ تو، مامانِ من...
پاییز آرایشگر درختان
خریدنویسنده: جمال جمعه
مترجم: حمزه کوتی
باغهای هملت
خریدنویسنده: نوری جراح
مترجم: حمزه کوتی
باغ ایرانی
خریدنویسنده: نوری جراح
مترجم: حمزه کوتی
امید
خریدنویسنده: آزاده اشرفی
افسانهی شاعر گمنام
خریدنویسنده: محمدعلی سپانلو
شعرهاي اين مجموعه قطعاتي به هم پيوسته است و روايت شاعري است كه به گذشته و به عصر مغول برميگردد.