نفوس مردهنویسنده: میخائیل بولگاکفاین کتاب را ببینیدخریددر نمایشنامهی نفوس مرده که با الهام از کتابی به همین نام به قلم نیکلای گوگول نگاشته شده نیز از دنیای تصنعی و حماقت طبقهی اشرافیت و آرمانشهر ترسیمی آنان سخن میگوید و ...
نفوس مردهنویسنده: میخائیل بولگاکفاین کتاب را ببینیدخریددر نمایشنامهی نفوس مرده که با الهام از کتابی به همین نام به قلم نیکلای گوگول نگاشته شده نیز از دنیای تصنعی و حماقت طبقهی اشرافیت و آرمانشهر ترسیمی آنان سخن میگوید و ...
به هادس خوش آمدیدخریدنویسنده: بلقیس سلیمانی این کتاب را ببینید «به هادس خوش آمدید» نام رمان بلقیس سلیمانی برگرفته از افسانه ی باکرهی زیر زمینی یکی از زیباترین افسانههای یونان باستان میباشد. "هادس" در افسانهی یونانیان الههی تاریکی و رب النوع دوزخ بوده است و در فرهنگ ملی مذهبی یونان افسانهی پرسفون دختر دمتر(سرس) الههی گندم و کشاورزی و ... بلبل حلبیخریدنویسنده: محمد کشاورز این کتاب را ببینیداما مهرو مدعی است که هدایت به عشق او میبالیده و حالا که مجبورم تندتر برانم تا سر ساعت به سردخانهی بیمارستان برسم، باز هم از هدایت میگوید. جلو بیمارستان به نگهبان حالی میکنم که آمدهایم برای تحویل گرفتن جسد، و او با انگشت به سمت سردخانه اشاره میکند. از پلههای نمور و بویناک که پایین میروم، متصدی ... دیگر اسمت را عوض نکنخریدنویسنده: مجید قیصری این کتاب را ببینیدمن قول دادم که با عکس شما میروم دنبال آنها. چهطور میتوانم از شما حرف بزنم، در حالی که خودم هیچوقت شما را ندیدم؟ اگر روبهروی من بنشینید نمیتوانم تشخیص بدهم شخصی که روبرویم نشسته غریبه است یا آشنا. از شما چه میدانم؟ فقط همین چند خط کاغذی که توی دستم مانده. انتظار ندارید که یک آدم زنده را با این چندتا کلمهی ... یک فنجان چای سردخریدنویسنده: طلا نژادحسن این کتاب را ببینیدتنها یک گلوله داشت. دو تودهی ابر سیاه از دو سوی آسمان به هم پیچیدند. رعد و برقی ناگهانی زمین را لرزاند. برقی آتشگون آسمان را به کام کشید. صدای شلیک گلوله در صدای رعد گم شد. باران چون دم اسب میبارید. مرد بیل را به کمک گرفت. حالا گودال پر میشد و تپهی کوچکی روی آن... گونی را نوک تبر آویزان کرد و تبر ار روی تپهی کوچکی روی ... دیوانه در مهتابخریدنویسنده: حمیدرضا نجفی این کتاب را ببینیدوقت آزاد نداشتم یاد شما مانده است توی کلهی ما حتما که خنده کردی به حرف ما که پرسیدم وقت آزاد چی هست. شما فرمودی خیلی زرنگ هستی سرپرست هم میگوید شما زرنگ هستی به ما چون وقتی همهجا برق میزند ما تی کشیدهایم همهجا اما گول نمیخورم که زرنگ هستم تا شما فرمودی خیلی زرنگ هستی چون وقت آزاد نداری به این روی قبله ما از اول ... بگذریم...خریدنویسنده: بهناز علی پور گسکری این کتاب را ببینیداین مجموعه داستان متشکل از 9 داستان: قصه و غصه، پلّه ها، شاه ماهی، از میان هاشورها، چرنگ سوخته، ترس جای دیگر است، ورقهای بی نقش، جرثقیل، بگذریم. این مجموعه تاکنون برنده جوایز متعددی شده است. از جمله: جایزه ادبی مهرگان یلدا پروین اعتصامی پکا جایزه هوشنگ گلشیری (برای چرنگ سوخته) حکایت عشقی بیقاف بیشین بینقطهخریدنویسنده: مصطفی مستور این کتاب را ببینید...یعنی میفهمید. و هیچ چیز و هیچ چیز و قسم میخورم هیچ چیز، نه؛ هیچ چیز مثل فهمیدن مرا در هم نمیکوبد. وقتی کسی ادراک نمیکند، یا کم ادراک میکند من میتوانم داناییام را هیولا وار بر او بگسترانم و از حیرت و بهت و شگفتیاش کیف کنم. اما او میفهمید. چند روایت معتبرخریدنویسنده: مصطفی مستور این کتاب را ببینید کتاب مجموعه 7 داستان کوتاه است: . چند روایت معتبر دربارهی عشق: معلم فیزیکی که عاشق شاگردش کیمیا شده است. چند روایت معتبر دربارهی زندگی: کسری که همراه سایه زندگی میکند و به مهتاب میاندیشد. چند روایت معتبر دربارهی مرگ: تکههایی از زندگی افراد مختلف، مرگ، خودکشی، عروسی و... مصائب چند چاه عمیق: ... شهربانوخریدنویسنده: محمدحسن شهسواری این کتاب را ببینیدرمان شهربانو روایت زندگی زنی نسبتا میانسال که با همسر جانبازش زندگی میکند. او شخصیتی تاثیرگذار و قوی دارد، مستقل و خودساخته است و مسئولیتپذیر. در کنار اشتغال در مهدکودک، در خانه هم مشاوره تلفنی میدهد. و در تمام این مسئولیتها تا حد امکان موفق و بی نقص عمل میکند. او در طول رمان میکوشد تا بر ... از یاد رفتنخریدنویسنده: محمدحسین محمدی این کتاب را ببینیدبه یاد میآورد امروز دو روز میشود که از دنیا بیخبر مانده است. دو روز است که نمیداند در شهر آیا کدام گپی شده یا نی. دو روز است که خبر ندارد در کابل چی گپ شده و یا از قندهار چی فرمانهایی صادر شده است. به یاد پنج سال پیش میافتد، وقتی که سمت شمال سقوط کرد و طالبها مزار را گرفتند و او رادیویش را پُت کرد که مبادا آن را ... … 266 267 268 269 270 271 272 273 274 275 276 277 278 279 280 281 282 283 284 …
به هادس خوش آمدیدخریدنویسنده: بلقیس سلیمانی این کتاب را ببینید «به هادس خوش آمدید» نام رمان بلقیس سلیمانی برگرفته از افسانه ی باکرهی زیر زمینی یکی از زیباترین افسانههای یونان باستان میباشد. "هادس" در افسانهی یونانیان الههی تاریکی و رب النوع دوزخ بوده است و در فرهنگ ملی مذهبی یونان افسانهی پرسفون دختر دمتر(سرس) الههی گندم و کشاورزی و ...
بلبل حلبیخریدنویسنده: محمد کشاورز این کتاب را ببینیداما مهرو مدعی است که هدایت به عشق او میبالیده و حالا که مجبورم تندتر برانم تا سر ساعت به سردخانهی بیمارستان برسم، باز هم از هدایت میگوید. جلو بیمارستان به نگهبان حالی میکنم که آمدهایم برای تحویل گرفتن جسد، و او با انگشت به سمت سردخانه اشاره میکند. از پلههای نمور و بویناک که پایین میروم، متصدی ...
دیگر اسمت را عوض نکنخریدنویسنده: مجید قیصری این کتاب را ببینیدمن قول دادم که با عکس شما میروم دنبال آنها. چهطور میتوانم از شما حرف بزنم، در حالی که خودم هیچوقت شما را ندیدم؟ اگر روبهروی من بنشینید نمیتوانم تشخیص بدهم شخصی که روبرویم نشسته غریبه است یا آشنا. از شما چه میدانم؟ فقط همین چند خط کاغذی که توی دستم مانده. انتظار ندارید که یک آدم زنده را با این چندتا کلمهی ...
یک فنجان چای سردخریدنویسنده: طلا نژادحسن این کتاب را ببینیدتنها یک گلوله داشت. دو تودهی ابر سیاه از دو سوی آسمان به هم پیچیدند. رعد و برقی ناگهانی زمین را لرزاند. برقی آتشگون آسمان را به کام کشید. صدای شلیک گلوله در صدای رعد گم شد. باران چون دم اسب میبارید. مرد بیل را به کمک گرفت. حالا گودال پر میشد و تپهی کوچکی روی آن... گونی را نوک تبر آویزان کرد و تبر ار روی تپهی کوچکی روی ...
دیوانه در مهتابخریدنویسنده: حمیدرضا نجفی این کتاب را ببینیدوقت آزاد نداشتم یاد شما مانده است توی کلهی ما حتما که خنده کردی به حرف ما که پرسیدم وقت آزاد چی هست. شما فرمودی خیلی زرنگ هستی سرپرست هم میگوید شما زرنگ هستی به ما چون وقتی همهجا برق میزند ما تی کشیدهایم همهجا اما گول نمیخورم که زرنگ هستم تا شما فرمودی خیلی زرنگ هستی چون وقت آزاد نداری به این روی قبله ما از اول ...
بگذریم...خریدنویسنده: بهناز علی پور گسکری این کتاب را ببینیداین مجموعه داستان متشکل از 9 داستان: قصه و غصه، پلّه ها، شاه ماهی، از میان هاشورها، چرنگ سوخته، ترس جای دیگر است، ورقهای بی نقش، جرثقیل، بگذریم. این مجموعه تاکنون برنده جوایز متعددی شده است. از جمله: جایزه ادبی مهرگان یلدا پروین اعتصامی پکا جایزه هوشنگ گلشیری (برای چرنگ سوخته)
حکایت عشقی بیقاف بیشین بینقطهخریدنویسنده: مصطفی مستور این کتاب را ببینید...یعنی میفهمید. و هیچ چیز و هیچ چیز و قسم میخورم هیچ چیز، نه؛ هیچ چیز مثل فهمیدن مرا در هم نمیکوبد. وقتی کسی ادراک نمیکند، یا کم ادراک میکند من میتوانم داناییام را هیولا وار بر او بگسترانم و از حیرت و بهت و شگفتیاش کیف کنم. اما او میفهمید.
چند روایت معتبرخریدنویسنده: مصطفی مستور این کتاب را ببینید کتاب مجموعه 7 داستان کوتاه است: . چند روایت معتبر دربارهی عشق: معلم فیزیکی که عاشق شاگردش کیمیا شده است. چند روایت معتبر دربارهی زندگی: کسری که همراه سایه زندگی میکند و به مهتاب میاندیشد. چند روایت معتبر دربارهی مرگ: تکههایی از زندگی افراد مختلف، مرگ، خودکشی، عروسی و... مصائب چند چاه عمیق: ...
شهربانوخریدنویسنده: محمدحسن شهسواری این کتاب را ببینیدرمان شهربانو روایت زندگی زنی نسبتا میانسال که با همسر جانبازش زندگی میکند. او شخصیتی تاثیرگذار و قوی دارد، مستقل و خودساخته است و مسئولیتپذیر. در کنار اشتغال در مهدکودک، در خانه هم مشاوره تلفنی میدهد. و در تمام این مسئولیتها تا حد امکان موفق و بی نقص عمل میکند. او در طول رمان میکوشد تا بر ...
از یاد رفتنخریدنویسنده: محمدحسین محمدی این کتاب را ببینیدبه یاد میآورد امروز دو روز میشود که از دنیا بیخبر مانده است. دو روز است که نمیداند در شهر آیا کدام گپی شده یا نی. دو روز است که خبر ندارد در کابل چی گپ شده و یا از قندهار چی فرمانهایی صادر شده است. به یاد پنج سال پیش میافتد، وقتی که سمت شمال سقوط کرد و طالبها مزار را گرفتند و او رادیویش را پُت کرد که مبادا آن را ...