نفوس مردهنویسنده: میخائیل بولگاکفاین کتاب را ببینیدخریددر نمایشنامهی نفوس مرده که با الهام از کتابی به همین نام به قلم نیکلای گوگول نگاشته شده نیز از دنیای تصنعی و حماقت طبقهی اشرافیت و آرمانشهر ترسیمی آنان سخن میگوید و ...
نفوس مردهنویسنده: میخائیل بولگاکفاین کتاب را ببینیدخریددر نمایشنامهی نفوس مرده که با الهام از کتابی به همین نام به قلم نیکلای گوگول نگاشته شده نیز از دنیای تصنعی و حماقت طبقهی اشرافیت و آرمانشهر ترسیمی آنان سخن میگوید و ...
نمیتوانم به تو فکر نکنم سیماخریدنویسنده: محمد حسینی این کتاب را ببینید آدمهاخریدنویسنده: احمد غلامی این کتاب را ببینید«آدمها» كتاب دوستداشتنی و خواندیای از آب درآمده است. شاید بیشترش به دلیل سادگی و صمیمیتی است كه در كل داستانهای نسبتا كوتاه كوتاه كتاب هست. سادگیای كه آدم را به یاد وبنوشتهها میاندازد و همین سادگی و صداقت، داستانهای «آدمها» را باورپذیر و تودلبرو كرده ... ناصر و فردینخریدنویسنده: رضا کیانیان این کتاب را ببینید«ناصر و فردین» شامل دو گفتوگوی بلندی است که رضا کیانیان با زندهیاد محمدعلی فردین و ناصر ملکمطیعی انجام داده است. رهاورد اثرگذار این کتاب، آگاهی عجيبی است که ملکمطيعی و فردين نسبت به سطح و حد فيلمها و نقشآفرينیهايشان دارند و به واقع تا پيش از این دو گفتوگو، به اين روشنی و با اين اطمينان، بیان ... گدار - جلد سومخریدنویسنده: حسین دولت آبادی این کتاب را ببینید اگر بخواهم تمام اسمهائی را که من و مشکی از اوّل تا آخر یدک میکشیدیم، دنبال هم قطار کنم، مثنوی هفتاد من کاغذ میشود. نه، منظورم القاب و عناوین ما نبود. گیرم که این اسم و رسمها هرکدام داستان و تاریخچه جداگانهای دارند: گرگوارما سه سال ونیم از عمر عزیزش را تلف کرد تا از منصب ... گدار - جلد اولخریدنویسنده: حسین دولت آبادی این کتاب را ببینید در نیم قرن اخیر (از کودتا تا انقلاب بهمن و چند سال بعد از انقلاب) مردم میهن ما شاهد حوادثی تاریخی و سرنوشت ساز بودهاند. قهرمانهای رمان گدار در این برهه از تاریخ میهن ما و در کاروانسرای حاجی سفیدابی چشم به دنیا میگشایند و با کوله باری سنگین از متن جامعه و تاریخ میگذرند. سه رفیق و یا سه برادر خوانده (جمال، صابر و معراج) ... آدم سنگیخریدنویسنده: حسین دولت آبادی این کتاب را ببینید آدم سنگی داستان زندگی و مبارزه سه برادر و دوستان و همکاران آنها است که چند سال پيش از آذربايجان به تهران مهاجرت کردهاند. اين سه برادر ناتنی سابقه فعاليّت سياسی دارند و بعد از شکست حزب هر کدام به دنبال بخت خود میروند. برادر بزرگ بر سر پيمان میماند و مانند قديم به خاطر تحقق آرزوها و آرمانهايش سماجت میکند، برادر ... باد سرخخریدنویسنده: حسین دولت آبادی این کتاب را ببینیدمنزل یازدهم کسی درجائی دستگیره ترمز اضطراری قطار را میکشد. سایش گوشخراش چـرخهای لکوموتیـو روی ریلهای زنگ زده. قطار با تکانهای شدیدی توقّف میکند. صحرا به پشت شیشه پنجره میدود. بیرون از قطارهوا غبارآلود و تیره و تار است. صحرا با کنجکاوی گردن مـیکشد. اشبـاحی در غبـار سرخ میچرخنـد و قطـار با کنـدی حرکـت ... عطر فرانسویخریدنویسنده: حسین مرتضائیان آبکنار این کتاب را ببینیداين بار مرد همراه بچه از اتاق بيرون آمد. بچه را روي يک دستش خوابانده بود و با دستِ ديگر شيشهی شيرش را نگه داشته بود و «پيشپيش» میکرد. آهسته به سمتِ زن آمد. زن چشمش به تلويزيون بود، ولي نگاه نمیکرد. مرد کنارش روي مبل نشست. لحظهای بعد، محجوبانه، گفت: «امروز مامانم زنگ زده بود.» زن توجهي به حرفش نکرد. مرد ... کنسرت تارهای ممنوعهخریدنویسنده: حسین مرتضائیان آبکنار این کتاب را ببینیدسکوت کردم. میگفت: «...تو چی؟ تو فکر کردهای به حقوقِ بیغیرتی ارتش عادت کردهام یا اومدهام بجنگم برای پرچم یا نمیدونم واسه خاکم؟... نه. خاک ندادهام که خاکی پس بگیرم. هرچند که حالا خاک شدهاند...» میگفت: «دو نفر دادهام دو نفر میگیرم. با همین سرنیزه. اگر هم نشد، با ... خونماهیخریدنویسنده: شبنم آذر این کتاب را ببینیددستهایم مقوایی | چشمهایم مقوایی | خندهام مقوایی | خانهام مقوایی | یک قدم جلوتر بیایی | همه چیز را به آتش میکشم چند برگ از این کتاب را اینجا در گوگل بوکز بخوانید. با کلیک کردن روی این قسمت، سری هم به صفحه فیسبوک این نویسنده بزنید. … 277 278 279 280 281 282 283 284 285 286 287 288 289 290 291 292 293 294 295
آدمهاخریدنویسنده: احمد غلامی این کتاب را ببینید«آدمها» كتاب دوستداشتنی و خواندیای از آب درآمده است. شاید بیشترش به دلیل سادگی و صمیمیتی است كه در كل داستانهای نسبتا كوتاه كوتاه كتاب هست. سادگیای كه آدم را به یاد وبنوشتهها میاندازد و همین سادگی و صداقت، داستانهای «آدمها» را باورپذیر و تودلبرو كرده ...
ناصر و فردینخریدنویسنده: رضا کیانیان این کتاب را ببینید«ناصر و فردین» شامل دو گفتوگوی بلندی است که رضا کیانیان با زندهیاد محمدعلی فردین و ناصر ملکمطیعی انجام داده است. رهاورد اثرگذار این کتاب، آگاهی عجيبی است که ملکمطيعی و فردين نسبت به سطح و حد فيلمها و نقشآفرينیهايشان دارند و به واقع تا پيش از این دو گفتوگو، به اين روشنی و با اين اطمينان، بیان ...
گدار - جلد سومخریدنویسنده: حسین دولت آبادی این کتاب را ببینید اگر بخواهم تمام اسمهائی را که من و مشکی از اوّل تا آخر یدک میکشیدیم، دنبال هم قطار کنم، مثنوی هفتاد من کاغذ میشود. نه، منظورم القاب و عناوین ما نبود. گیرم که این اسم و رسمها هرکدام داستان و تاریخچه جداگانهای دارند: گرگوارما سه سال ونیم از عمر عزیزش را تلف کرد تا از منصب ...
گدار - جلد اولخریدنویسنده: حسین دولت آبادی این کتاب را ببینید در نیم قرن اخیر (از کودتا تا انقلاب بهمن و چند سال بعد از انقلاب) مردم میهن ما شاهد حوادثی تاریخی و سرنوشت ساز بودهاند. قهرمانهای رمان گدار در این برهه از تاریخ میهن ما و در کاروانسرای حاجی سفیدابی چشم به دنیا میگشایند و با کوله باری سنگین از متن جامعه و تاریخ میگذرند. سه رفیق و یا سه برادر خوانده (جمال، صابر و معراج) ...
آدم سنگیخریدنویسنده: حسین دولت آبادی این کتاب را ببینید آدم سنگی داستان زندگی و مبارزه سه برادر و دوستان و همکاران آنها است که چند سال پيش از آذربايجان به تهران مهاجرت کردهاند. اين سه برادر ناتنی سابقه فعاليّت سياسی دارند و بعد از شکست حزب هر کدام به دنبال بخت خود میروند. برادر بزرگ بر سر پيمان میماند و مانند قديم به خاطر تحقق آرزوها و آرمانهايش سماجت میکند، برادر ...
باد سرخخریدنویسنده: حسین دولت آبادی این کتاب را ببینیدمنزل یازدهم کسی درجائی دستگیره ترمز اضطراری قطار را میکشد. سایش گوشخراش چـرخهای لکوموتیـو روی ریلهای زنگ زده. قطار با تکانهای شدیدی توقّف میکند. صحرا به پشت شیشه پنجره میدود. بیرون از قطارهوا غبارآلود و تیره و تار است. صحرا با کنجکاوی گردن مـیکشد. اشبـاحی در غبـار سرخ میچرخنـد و قطـار با کنـدی حرکـت ...
عطر فرانسویخریدنویسنده: حسین مرتضائیان آبکنار این کتاب را ببینیداين بار مرد همراه بچه از اتاق بيرون آمد. بچه را روي يک دستش خوابانده بود و با دستِ ديگر شيشهی شيرش را نگه داشته بود و «پيشپيش» میکرد. آهسته به سمتِ زن آمد. زن چشمش به تلويزيون بود، ولي نگاه نمیکرد. مرد کنارش روي مبل نشست. لحظهای بعد، محجوبانه، گفت: «امروز مامانم زنگ زده بود.» زن توجهي به حرفش نکرد. مرد ...
کنسرت تارهای ممنوعهخریدنویسنده: حسین مرتضائیان آبکنار این کتاب را ببینیدسکوت کردم. میگفت: «...تو چی؟ تو فکر کردهای به حقوقِ بیغیرتی ارتش عادت کردهام یا اومدهام بجنگم برای پرچم یا نمیدونم واسه خاکم؟... نه. خاک ندادهام که خاکی پس بگیرم. هرچند که حالا خاک شدهاند...» میگفت: «دو نفر دادهام دو نفر میگیرم. با همین سرنیزه. اگر هم نشد، با ...
خونماهیخریدنویسنده: شبنم آذر این کتاب را ببینیددستهایم مقوایی | چشمهایم مقوایی | خندهام مقوایی | خانهام مقوایی | یک قدم جلوتر بیایی | همه چیز را به آتش میکشم چند برگ از این کتاب را اینجا در گوگل بوکز بخوانید. با کلیک کردن روی این قسمت، سری هم به صفحه فیسبوک این نویسنده بزنید.