شکار پروانههانویسنده: علیرضا عطاراناین کتاب را ببینیدخریددر مقدمه این کتاب میخوانیم: «در زندگی اصلا «پول و مادیات برایم مهم نبودند. هیچ وقت عاشق نشدم، و هرگز به زنی دلبسته نشدم. گرچه اعتراف میکنم زنم را دوست دارم، اما ...
شکار پروانههانویسنده: علیرضا عطاراناین کتاب را ببینیدخریددر مقدمه این کتاب میخوانیم: «در زندگی اصلا «پول و مادیات برایم مهم نبودند. هیچ وقت عاشق نشدم، و هرگز به زنی دلبسته نشدم. گرچه اعتراف میکنم زنم را دوست دارم، اما ...
سرگیجهخریدنویسنده: پییر بوالو، توماس نارسژاکمترجم: عباس آگاهیاین کتاب را ببینید"داستان اين رمان شامل دو بخش است. بخش اول آن در پاريس ميگذرد و همزمان با آغاز جنگ جهاني دوم و اشغال كشور فرانسه است. بخش دوم، چهار سال بعد، در 1945 جريان مييابد و بندر مارسي واقع در جنوب فرانسه و حاشيه درياي مديترانه صحنه حوادث آن است." "سرگيجه (از ميان مردگان),عباس آگاهي,پيير بوالو - توماس نارسژاك,موسسه ... چشم زخمخریدنویسنده: پییر بوالو، توماس نارسژاکمترجم: عباس آگاهیاین کتاب را ببینیدفرانسوا عاشق حیوانات است و با قدرت لامسه عجیب خود شفاگر درد آنها میباشد. با این همه علیرقم موفقیت کاری رابطه سردی بر زندگی او سایه افکنده است... زنی که دیگر نبودخریدنویسنده: پییر بوالو، توماس نارسژاکمترجم: عباس آگاهیاین کتاب را ببینیدشیطانصفتان یا زنی که دیگر نبود، داستان جنایی از نوعی دیگر است. قهرمان داستان، قربانی توطئه شیطانی است که تمام جوانب آن بادقت طرح ریزی شده است. داستان، چنان پرجذبه و پرکشش است که خواننده را تا پایان با شور و شوق بسیار به دنبال خود میکشاند. پییر بوآلو و توماس نارسه ژاک، اثری متفاوت در داستانهای پلیسی و جنایی پدید آوردهاند. از ... مگره از خود دفاع می کندخریدنویسنده: ژرژ سیمنونمترجم: عباس آگاهیاین کتاب را ببینیددر «مگره از خود دفاع میکند» میخوانیم: برای اولینبار تبهکاران از تکنیکی استفاده کرده بودند که بازده خوبی داشت ولی تهوّر دیوانهواری میخواست. دو نفر شیشه ویترین را با ضربات پتک میشکستند و بیتوجه به عابران حیرتزده و صاحب جواهرفروشی که در داخل مغازه به سر و کلهاش میزد، مشت مشت ... دلواپسی های مگرهخریدنویسنده: ژرژ سیمنونمترجم: عباس آگاهیاین کتاب را ببینیدمردی به دیدن کارآگاه مگره مییاد و عنوان میکنه که احتمال داره زنش تو فکر به قتل رسوندنش باشه در ضمن اینکه پیش روانشناس رفته و دیوونه نیست. بعد از مدتی زن اون مرد مییاد و میگه شوهرم ضعف اعصاب داره و نمیدونم چه فکرایی تو سرشه.... پاکو یادت هست؟خریدنویسنده: شارل اکسبرایامترجم: عباس آگاهیاین کتاب را ببینیداگزبرايا به مناسبت كشوري كه براي چارچوب داستان خود انتخاب مي كند، علاوه بر تكيه مخصوصي كه در ترسيم شخصيت هاي داستان بر پايه خلقيات محلي دارد، مي كوشد تا با به كارگيري اصطلاحات و القاب و مشخصات جغرافيايي و اجتماعي، سحر داستان را حفظ كند و جو خاص محيط را قابل لمس سازد. در كتاب حاضر، مكان رخدادها شهر بندري بارسلون، مركز ايالت كاتالونياي اسپانيا است شخصيت ... مگره و جسد بی سرخریدنویسنده: ژرژ سیمنونمترجم: عباس آگاهیاین کتاب را ببینیدکشف جسد مردی در میان گل و لای کف آب بند رودخانه ــ که محل عبور کشتیهای باری است ــ سربازرس مگره را به ماجراهایی عجیب و رازآمیز میکشاند. تشخیص هویت مرد بیسر، با دشواری بسیار و از راههایی دور از ذهن میسر میشود و مگره در ادامة تحقیقات خود سر از کافه ای در بارانداز در می آورد. ورود به این مکان ... شکیبایی مگرهخریدنویسنده: ژرژ سیمنونمترجم: عباس آگاهیاین کتاب را ببینیدروز مثل یک خاطره کودکی، خیره کننده و دلانگیز، شروع شده بود. از آنجا که زندگی شیرین بود، چشمهای مگره، همین طور که صبحانه میخورد، میخندیدند. در چشمهای خانم مگره هم که روبه رویش نشسته بود، شادی کمتری دیده نمیشد. پنجرههای آپارتمان کاملا باز بود و بوهای بیرون، همهمه معمول بولوار ریشار_ لونوار را به داخل میآورد. اعضای یک پیکرخریدنویسنده: پییر بوالو، توماس نارسژاکمترجم: عباس آگاهیاین کتاب را ببینیدکتاب حاضر، از مجموعه «نقاب»، دربردارنده داستانهای جنایی فرانسه قرن 20 م است. در خلاصه داستان آمده است: «گاریک» یک محقق کاتولیکی در فرانسه است. آقای «آندورستی»، فرماندار شهر، گاریک را به مأموریتی فرا میخواند. پرفسور «آنتوان مارک» جدیدا موفق به پیوند اعضا، حتی سر شده است. با توافق مقامات بالا، ... به خاطر بلینداخریدنویسنده: شارل اکسبرایامترجم: عباس آگاهیاین کتاب را ببینیدـ نیوکمب، باید به دستگاه عدالت اعتماد کرد. وظیفه من نیست اینو بهت یادآوری کنم. ـ کلیو، بذار قاه قاه بخندم! عدالت کجا و این رفتاری که باهام میکنند کجا؟ فکر میکنی که این عدالته که بگذارین چاک اینوری با خونی که روی دست هاش داره، از هفت دولت آزاد، توی خیابونها میتینگ بده؟ جرئت میکنی به این بگی عدالت، وقتی یکی مثل باد لانسون، به ... … 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 …
سرگیجهخریدنویسنده: پییر بوالو، توماس نارسژاکمترجم: عباس آگاهیاین کتاب را ببینید"داستان اين رمان شامل دو بخش است. بخش اول آن در پاريس ميگذرد و همزمان با آغاز جنگ جهاني دوم و اشغال كشور فرانسه است. بخش دوم، چهار سال بعد، در 1945 جريان مييابد و بندر مارسي واقع در جنوب فرانسه و حاشيه درياي مديترانه صحنه حوادث آن است." "سرگيجه (از ميان مردگان),عباس آگاهي,پيير بوالو - توماس نارسژاك,موسسه ...
چشم زخمخریدنویسنده: پییر بوالو، توماس نارسژاکمترجم: عباس آگاهیاین کتاب را ببینیدفرانسوا عاشق حیوانات است و با قدرت لامسه عجیب خود شفاگر درد آنها میباشد. با این همه علیرقم موفقیت کاری رابطه سردی بر زندگی او سایه افکنده است...
زنی که دیگر نبودخریدنویسنده: پییر بوالو، توماس نارسژاکمترجم: عباس آگاهیاین کتاب را ببینیدشیطانصفتان یا زنی که دیگر نبود، داستان جنایی از نوعی دیگر است. قهرمان داستان، قربانی توطئه شیطانی است که تمام جوانب آن بادقت طرح ریزی شده است. داستان، چنان پرجذبه و پرکشش است که خواننده را تا پایان با شور و شوق بسیار به دنبال خود میکشاند. پییر بوآلو و توماس نارسه ژاک، اثری متفاوت در داستانهای پلیسی و جنایی پدید آوردهاند. از ...
مگره از خود دفاع می کندخریدنویسنده: ژرژ سیمنونمترجم: عباس آگاهیاین کتاب را ببینیددر «مگره از خود دفاع میکند» میخوانیم: برای اولینبار تبهکاران از تکنیکی استفاده کرده بودند که بازده خوبی داشت ولی تهوّر دیوانهواری میخواست. دو نفر شیشه ویترین را با ضربات پتک میشکستند و بیتوجه به عابران حیرتزده و صاحب جواهرفروشی که در داخل مغازه به سر و کلهاش میزد، مشت مشت ...
دلواپسی های مگرهخریدنویسنده: ژرژ سیمنونمترجم: عباس آگاهیاین کتاب را ببینیدمردی به دیدن کارآگاه مگره مییاد و عنوان میکنه که احتمال داره زنش تو فکر به قتل رسوندنش باشه در ضمن اینکه پیش روانشناس رفته و دیوونه نیست. بعد از مدتی زن اون مرد مییاد و میگه شوهرم ضعف اعصاب داره و نمیدونم چه فکرایی تو سرشه....
پاکو یادت هست؟خریدنویسنده: شارل اکسبرایامترجم: عباس آگاهیاین کتاب را ببینیداگزبرايا به مناسبت كشوري كه براي چارچوب داستان خود انتخاب مي كند، علاوه بر تكيه مخصوصي كه در ترسيم شخصيت هاي داستان بر پايه خلقيات محلي دارد، مي كوشد تا با به كارگيري اصطلاحات و القاب و مشخصات جغرافيايي و اجتماعي، سحر داستان را حفظ كند و جو خاص محيط را قابل لمس سازد. در كتاب حاضر، مكان رخدادها شهر بندري بارسلون، مركز ايالت كاتالونياي اسپانيا است شخصيت ...
مگره و جسد بی سرخریدنویسنده: ژرژ سیمنونمترجم: عباس آگاهیاین کتاب را ببینیدکشف جسد مردی در میان گل و لای کف آب بند رودخانه ــ که محل عبور کشتیهای باری است ــ سربازرس مگره را به ماجراهایی عجیب و رازآمیز میکشاند. تشخیص هویت مرد بیسر، با دشواری بسیار و از راههایی دور از ذهن میسر میشود و مگره در ادامة تحقیقات خود سر از کافه ای در بارانداز در می آورد. ورود به این مکان ...
شکیبایی مگرهخریدنویسنده: ژرژ سیمنونمترجم: عباس آگاهیاین کتاب را ببینیدروز مثل یک خاطره کودکی، خیره کننده و دلانگیز، شروع شده بود. از آنجا که زندگی شیرین بود، چشمهای مگره، همین طور که صبحانه میخورد، میخندیدند. در چشمهای خانم مگره هم که روبه رویش نشسته بود، شادی کمتری دیده نمیشد. پنجرههای آپارتمان کاملا باز بود و بوهای بیرون، همهمه معمول بولوار ریشار_ لونوار را به داخل میآورد.
اعضای یک پیکرخریدنویسنده: پییر بوالو، توماس نارسژاکمترجم: عباس آگاهیاین کتاب را ببینیدکتاب حاضر، از مجموعه «نقاب»، دربردارنده داستانهای جنایی فرانسه قرن 20 م است. در خلاصه داستان آمده است: «گاریک» یک محقق کاتولیکی در فرانسه است. آقای «آندورستی»، فرماندار شهر، گاریک را به مأموریتی فرا میخواند. پرفسور «آنتوان مارک» جدیدا موفق به پیوند اعضا، حتی سر شده است. با توافق مقامات بالا، ...
به خاطر بلینداخریدنویسنده: شارل اکسبرایامترجم: عباس آگاهیاین کتاب را ببینیدـ نیوکمب، باید به دستگاه عدالت اعتماد کرد. وظیفه من نیست اینو بهت یادآوری کنم. ـ کلیو، بذار قاه قاه بخندم! عدالت کجا و این رفتاری که باهام میکنند کجا؟ فکر میکنی که این عدالته که بگذارین چاک اینوری با خونی که روی دست هاش داره، از هفت دولت آزاد، توی خیابونها میتینگ بده؟ جرئت میکنی به این بگی عدالت، وقتی یکی مثل باد لانسون، به ...