بگذار تجربه کنم که طرح پیکرت را فرو بریزم و با هیئتی جدید بنویسمت. ابوتراب خسروی | کتاب ویران |
انقلاب
من فرزند انقلابم | و تکفیر و تهدید و تبعید | سرنوشت من است
من فرزند انقلابم | و روزهایم را | با یک فنجان خشم تلخ | و چند حبه ناسزای انقلابی | آغاز میکنم
در میدان انقلاب | سینمای تازهای باز شده | در این فیلمیکه دارد پخش میشود | همه بازیگرند | کسی تماشا نمیکند
هنوزاهنوز تا امروز | عصرِ پنجشنبه | مادرم شکلِ شکیلِ یک انقلابِ مشروطه است!