بگذار تجربه کنم که طرح پیکرت را فرو بریزم و با هیئتی جدید بنویسمت. ابوتراب خسروی | کتاب ویران |
ترجیح
تو خدايى رو كه عشق مىورزه نمىخواى. تو خداى قهر و خشم و غضب رو ترجیح مىدى. شما انسانها، همهتون پدر سختگیر رو به پدر مهربون ترجیح مىدين...
اریک امانوئل اشمیت | مهمان ناخوانده
(انسان، ترجیح، خدا، خشم، سختگیر، عشق، غضب، قهر، مهربان، مهربون، پدر)
(انسان، ترجیح، خدا، خشم، سختگیر، عشق، غضب، قهر، مهربان، مهربون، پدر)
معمولاً دخترها دوست دارند چشمهای مرد هنگام معاشقه باز باشد. که مبادا در ذهن، معاشقه با فرد دیگری را تجسم کند. اما آ عاشق چشمهای بستهست. ناخودآگاه ترجیح میدهد مردِ روی او فکر کند آنجلینا جولی را میکند و در اوج است، تا اینکه ببیند آ را میکند و آنچنان در اوج نیست.
سبحان گنجی | فیسبوک
(اوج، باز، بسته، تجسم، ترجیح، خود، دختر، دوست، دیگری، ذهن، عاشق، فکر، مرد، معاشقه، چشم)
(اوج، باز، بسته، تجسم، ترجیح، خود، دختر، دوست، دیگری، ذهن، عاشق، فکر، مرد، معاشقه، چشم)