بگذار تجربه کنم که طرح پیکرت را فرو بریزم و
با هیئتی جدید بنویسمت.ابوتراب خسروی | کتاب ویران
سطل
پدر بوی شرجی و هندوانه را توی حمام، به
صابون و سطل آب میسپارد. مادر، حولهی رنگ
و رو رفته را به پدر میدهد و سفرهی هميشگی
را پهن میکند. من گريگور سامسا را محکم توی
کتاب فشار میدهم.