بگذار تجربه کنم که طرح پیکرت را فرو بریزم و با هیئتی جدید بنویسمت. ابوتراب خسروی | کتاب ویران |
سنگ
راه خروج من | فقط تونلی سنگی بود که از بازوی تو میگذشت و تن مرا | با گردنههای یاسوج اشتباه میگرفت
انگار کاخ پادشاه را از پچپچه میسازند، نه سنگ و ستون.
از خدای خودتان بخواهید که شما را همچون سنگ کند. خوشبختی این است که آدم به جای سنگ گرفته شود، تنها خوشبختی حقیقی. مثل سنگ عمل کنید در مقابل تمام ریاها کر شوید و هرگاه وقتش شد به به سنگ بپیوندید.
آدميزاد اگه حرف نزنه میترکه. حتى اگه شده بايد حرف دلش رو برا سنگ بيابونم بگه.