صدای مرغابیها میآید که دارند توی آبنما شنا میکنند. نمیدانم چرا اینقدر اصرار دارد که آدمهای مجرم را تبرئه کند. انگار میخواهد از همه فرشته بسازد. هی توی ذهنش صیقلشان میدهد تا دست آخر فرشتهای شوند بیگناه. برای او توی نمایشنامه دنیا این نقش را نوشتهاند... نسیم خلیلی | خواب پروانه ای بر لب های تفنگ |
شعر خودش میآید، ما تسلیماش میشویم و او کار خودش را میکند، عاشقی میکند، فریاد میزند، به سوگ مینشیند، با زبانی غیر معمول از تبسمی دلانگیز تا خیالی شورانگیز و گاه غمی، دردی، زخمی... شعر سنگر میشود و غریو پرشور رهایی سر میدهد... شعر را حافظ میگوید، خیام، سعدی، و وقتی نو میشود نیما، شاملو و فروغ و... در غرب شکسپیر، بودلر، لویی آراگون... و محمود درویش در فلسطین...
فریاد
خریدنویسنده: علیرضا تبریزی
به درد خويشتن در زندگاني گرچه خو كردم | ولي چون ني دمادم ناله پنهان در گلو كردم
صدای سکوت
خریدنویسنده: معصومه تقیپور
این همه ظلمت بیروزنه در خاطر من | جز سیاهی به تن خسته افکارم نیست
پرواز خیال
خریدنویسنده: فرخنده بازغی کیسمی
برای چه بگریم؟!! | دنیا | واژهی تمسخر کسانی است | که عشق را | به ورطه نابودی | کشاندهاند...
از ترمه و تغزل
خریدنویسنده: حسین منزوی
منگر چنين به چشمم، اي چشم آهوانه | ترسم قرار و صبرم، برخيزد از ميانه
دفترهای سالخوردگی(دفتریکم)
خریدنویسنده: احمدرضا احمدی
اولین دفتر از دفترهای هفتگانهی دفترهای سالخوردگی به نام در این کوچهها گل بنفشه میروید: باران