وقتِ دنیا اومدن بچههاتون فریاد بزنین. بذارین مردهاتون تا اونجایی که میشه بترسن. بذارین خیال کنن بزرگترین گناه دنیا رو کردن وقتی از شما بچههایی برای خودشون خواستن، اما خودتون از این درد لذت ببرین. به خودتون بگین اگه ده بار دیگه این درد باشه، باز سراغ این درد میآم. اما نذارین مردهاتون این رو بفهمن. بذارین مردهاتون خیال کُنن فقط به خاطر اونهاست که این درد رو بازم تحمل میکنین، حتی اگه ده بار دیگهام باشه. محمد چرمشیر | رقص مادیانها |
شعر خودش میآید، ما تسلیماش میشویم و او کار خودش را میکند، عاشقی میکند، فریاد میزند، به سوگ مینشیند، با زبانی غیر معمول از تبسمی دلانگیز تا خیالی شورانگیز و گاه غمی، دردی، زخمی... شعر سنگر میشود و غریو پرشور رهایی سر میدهد... شعر را حافظ میگوید، خیام، سعدی، و وقتی نو میشود نیما، شاملو و فروغ و... در غرب شکسپیر، بودلر، لویی آراگون... و محمود درویش در فلسطین...
فریاد
خریدنویسنده: علیرضا تبریزی
به درد خويشتن در زندگاني گرچه خو كردم | ولي چون ني دمادم ناله پنهان در گلو كردم
صدای سکوت
خریدنویسنده: معصومه تقیپور
این همه ظلمت بیروزنه در خاطر من | جز سیاهی به تن خسته افکارم نیست
پرواز خیال
خریدنویسنده: فرخنده بازغی کیسمی
برای چه بگریم؟!! | دنیا | واژهی تمسخر کسانی است | که عشق را | به ورطه نابودی | کشاندهاند...
از ترمه و تغزل
خریدنویسنده: حسین منزوی
منگر چنين به چشمم، اي چشم آهوانه | ترسم قرار و صبرم، برخيزد از ميانه
دفترهای سالخوردگی(دفتریکم)
خریدنویسنده: احمدرضا احمدی
اولین دفتر از دفترهای هفتگانهی دفترهای سالخوردگی به نام در این کوچهها گل بنفشه میروید: باران