من امّا مدام در آن زمستانی سر میکنم که پدر نبود. کپسولهای گاز نبود. لباسهای گرم زمستانی به اندازهی کافی نبود. تو اما بودی. گرما بود. امید بلاغتی | حرمان |
متــرجـمــــــان
من امّا مدام در آن زمستانی سر میکنم که پدر نبود. کپسولهای گاز نبود. لباسهای گرم زمستانی به اندازهی کافی نبود. تو اما بودی. گرما بود. امید بلاغتی | حرمان |
متــرجـمــــــان