بچه که بودم، فقط یک داستان بود که هر شب برایم تعریف میکرد؛ داستان بچهای که حرف مادرش را گوش نمیکرد و خدا مادرش را با خودش میبرد. ماریا تبریزپور | اصلا مهم نیست |
ادبیات انگلیسی
بچه که بودم، فقط یک داستان بود که هر شب برایم تعریف میکرد؛ داستان بچهای که حرف مادرش را گوش نمیکرد و خدا مادرش را با خودش میبرد. ماریا تبریزپور | اصلا مهم نیست |
ادبیات انگلیسی