نفوس مردهنویسنده: میخائیل بولگاکفاین کتاب را ببینیدخریددر نمایش‌نامه‌ی نفوس مرده که با الهام از کتابی به همین نام به قلم نیکلای گوگول نگاشته شده نیز از دنیای تصنعی و حماقت طبقه‌ی اشرافیت و آرمان‌شهر ترسیمی آنان سخن می‌گوید و ...
نفوس مردهنویسنده: میخائیل بولگاکفاین کتاب را ببینیدخریددر نمایش‌نامه‌ی نفوس مرده که با الهام از کتابی به همین نام به قلم نیکلای گوگول نگاشته شده نیز از دنیای تصنعی و حماقت طبقه‌ی اشرافیت و آرمان‌شهر ترسیمی آنان سخن می‌گوید و ...
مریم روانویسنده آثار در ناکجا نظرات شما آثار این نویسنده در ناکجا سلامی دوبارهخریدنویسنده: مریم روا این کتاب را ببینیدپیرمرد سرش را به علامت منفی تکان داد و چشم‌هایش را بست. ساکت بود و این سکوت شهاب را می‌ترساند. قلبی مریض داشت و نباید هیجان‌زده می‌شد. اما حرف‌های ناگفته روی سینه پیرمرد آن‌قدر سنگین و کهنه شده بود که در این دو سه هفته اخیر، دلمه بسته و سرباز کرده بود. با ماساژهای شهاب، کم‌کم حال رحیم بهتر شد و به پسرش گفت که ... پرده آخرخریدنویسنده: مریم روا این کتاب را ببینیدایران، آرام و بی‌صدا، خیره به چشمان همسرش به خواب ابدی فرو رفت. حکمت ازلی مقتدرانه بر سرنوشت آفریده‌هایش مسلط است و ذات وجودش معلولی را بی‌علت پدید آورنده نیست. او که می‌آورد و برنده است و جایی برای هیچ پرسشی باقی نمی‌گذارد. چراها را با شکر مکمل می‌سازد و رفتن‌ها را با آمدن‌ها... نظرات شمابرای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید : - ورود - عضویتنظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد. با تشکر
مریم روانویسنده آثار در ناکجا نظرات شما آثار این نویسنده در ناکجا سلامی دوبارهخریدنویسنده: مریم روا این کتاب را ببینیدپیرمرد سرش را به علامت منفی تکان داد و چشم‌هایش را بست. ساکت بود و این سکوت شهاب را می‌ترساند. قلبی مریض داشت و نباید هیجان‌زده می‌شد. اما حرف‌های ناگفته روی سینه پیرمرد آن‌قدر سنگین و کهنه شده بود که در این دو سه هفته اخیر، دلمه بسته و سرباز کرده بود. با ماساژهای شهاب، کم‌کم حال رحیم بهتر شد و به پسرش گفت که ... پرده آخرخریدنویسنده: مریم روا این کتاب را ببینیدایران، آرام و بی‌صدا، خیره به چشمان همسرش به خواب ابدی فرو رفت. حکمت ازلی مقتدرانه بر سرنوشت آفریده‌هایش مسلط است و ذات وجودش معلولی را بی‌علت پدید آورنده نیست. او که می‌آورد و برنده است و جایی برای هیچ پرسشی باقی نمی‌گذارد. چراها را با شکر مکمل می‌سازد و رفتن‌ها را با آمدن‌ها... نظرات شمابرای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید : - ورود - عضویتنظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد. با تشکر
سلامی دوبارهخریدنویسنده: مریم روا این کتاب را ببینیدپیرمرد سرش را به علامت منفی تکان داد و چشم‌هایش را بست. ساکت بود و این سکوت شهاب را می‌ترساند. قلبی مریض داشت و نباید هیجان‌زده می‌شد. اما حرف‌های ناگفته روی سینه پیرمرد آن‌قدر سنگین و کهنه شده بود که در این دو سه هفته اخیر، دلمه بسته و سرباز کرده بود. با ماساژهای شهاب، کم‌کم حال رحیم بهتر شد و به پسرش گفت که ... پرده آخرخریدنویسنده: مریم روا این کتاب را ببینیدایران، آرام و بی‌صدا، خیره به چشمان همسرش به خواب ابدی فرو رفت. حکمت ازلی مقتدرانه بر سرنوشت آفریده‌هایش مسلط است و ذات وجودش معلولی را بی‌علت پدید آورنده نیست. او که می‌آورد و برنده است و جایی برای هیچ پرسشی باقی نمی‌گذارد. چراها را با شکر مکمل می‌سازد و رفتن‌ها را با آمدن‌ها...
سلامی دوبارهخریدنویسنده: مریم روا این کتاب را ببینیدپیرمرد سرش را به علامت منفی تکان داد و چشم‌هایش را بست. ساکت بود و این سکوت شهاب را می‌ترساند. قلبی مریض داشت و نباید هیجان‌زده می‌شد. اما حرف‌های ناگفته روی سینه پیرمرد آن‌قدر سنگین و کهنه شده بود که در این دو سه هفته اخیر، دلمه بسته و سرباز کرده بود. با ماساژهای شهاب، کم‌کم حال رحیم بهتر شد و به پسرش گفت که ...
پرده آخرخریدنویسنده: مریم روا این کتاب را ببینیدایران، آرام و بی‌صدا، خیره به چشمان همسرش به خواب ابدی فرو رفت. حکمت ازلی مقتدرانه بر سرنوشت آفریده‌هایش مسلط است و ذات وجودش معلولی را بی‌علت پدید آورنده نیست. او که می‌آورد و برنده است و جایی برای هیچ پرسشی باقی نمی‌گذارد. چراها را با شکر مکمل می‌سازد و رفتن‌ها را با آمدن‌ها...
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر