من و بوف کورنویسنده: عباس پژماناین کتاب را ببینیدخریدرمان «من و بوف كور» 9 فصل و يك مقدمه دارد كه نويسنده در آن نكات و صحنههاي "بوف كور" را در قالب يك رمان آورده و به تمام سؤالهايي كه درباره "بوف كور" وجود ...
من و بوف کورنویسنده: عباس پژماناین کتاب را ببینیدخریدرمان «من و بوف كور» 9 فصل و يك مقدمه دارد كه نويسنده در آن نكات و صحنههاي "بوف كور" را در قالب يك رمان آورده و به تمام سؤالهايي كه درباره "بوف كور" وجود ...
فائزه برقی غلیایی مترجم نظرات شما آثار این نویسنده در ناکجا حرف هایی که نگفتیمخریدنویسنده: مارک لویمترجم: فائزه برقی غلیایی این کتاب را ببینید «روی بر چسب کنار صندوق درست زیر کلمه «شکستنی» اسم او نوشته شده بود. جولیا دور اتاقک چوبی حجیم با رنگ روشن چرخید. این شیء سنگینتر ازآن بود که حتی تصمیم بگیرد چند متری جا به جایش کند. حتی اگر یک چکش و پیچ گوشتی هم داشت نمیدانست که درش را چطور بازکند. مثل همیشه آدام به تلفن جواب نمیداد. از استنلی طلب یاری کرد و ... نظرات شمابرای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید : - ورود - عضویتنظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد. با تشکر
فائزه برقی غلیایی مترجم نظرات شما آثار این نویسنده در ناکجا حرف هایی که نگفتیمخریدنویسنده: مارک لویمترجم: فائزه برقی غلیایی این کتاب را ببینید «روی بر چسب کنار صندوق درست زیر کلمه «شکستنی» اسم او نوشته شده بود. جولیا دور اتاقک چوبی حجیم با رنگ روشن چرخید. این شیء سنگینتر ازآن بود که حتی تصمیم بگیرد چند متری جا به جایش کند. حتی اگر یک چکش و پیچ گوشتی هم داشت نمیدانست که درش را چطور بازکند. مثل همیشه آدام به تلفن جواب نمیداد. از استنلی طلب یاری کرد و ... نظرات شمابرای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید : - ورود - عضویتنظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد. با تشکر
حرف هایی که نگفتیمخریدنویسنده: مارک لویمترجم: فائزه برقی غلیایی این کتاب را ببینید «روی بر چسب کنار صندوق درست زیر کلمه «شکستنی» اسم او نوشته شده بود. جولیا دور اتاقک چوبی حجیم با رنگ روشن چرخید. این شیء سنگینتر ازآن بود که حتی تصمیم بگیرد چند متری جا به جایش کند. حتی اگر یک چکش و پیچ گوشتی هم داشت نمیدانست که درش را چطور بازکند. مثل همیشه آدام به تلفن جواب نمیداد. از استنلی طلب یاری کرد و ...
حرف هایی که نگفتیمخریدنویسنده: مارک لویمترجم: فائزه برقی غلیایی این کتاب را ببینید «روی بر چسب کنار صندوق درست زیر کلمه «شکستنی» اسم او نوشته شده بود. جولیا دور اتاقک چوبی حجیم با رنگ روشن چرخید. این شیء سنگینتر ازآن بود که حتی تصمیم بگیرد چند متری جا به جایش کند. حتی اگر یک چکش و پیچ گوشتی هم داشت نمیدانست که درش را چطور بازکند. مثل همیشه آدام به تلفن جواب نمیداد. از استنلی طلب یاری کرد و ...
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر