شکار پروانههانویسنده: علیرضا عطاراناین کتاب را ببینیدخریددر مقدمه این کتاب میخوانیم: «در زندگی اصلا «پول و مادیات برایم مهم نبودند. هیچ وقت عاشق نشدم، و هرگز به زنی دلبسته نشدم. گرچه اعتراف میکنم زنم را دوست دارم، اما ...
شکار پروانههانویسنده: علیرضا عطاراناین کتاب را ببینیدخریددر مقدمه این کتاب میخوانیم: «در زندگی اصلا «پول و مادیات برایم مهم نبودند. هیچ وقت عاشق نشدم، و هرگز به زنی دلبسته نشدم. گرچه اعتراف میکنم زنم را دوست دارم، اما ...
ابوالقاسم پزشکینویسنده آثار در ناکجا نظرات شما آثار این نویسنده در ناکجا رباخوارانخریدنویسنده: ابوالقاسم پزشکی این کتاب را ببینیدمنصور بيست و يک ساله، پسري خون گرم، باهوش و عاقبت انديش، بعد از فوت پدر مسئول معاش مادر و خواهرانش ميشود، او كه ماية افتخار مادرش است در كارگاه لباسشويي و اتوكشي خود از ارثية پدر مشغول به كار است. پدربزرگ و عموهايش جزء رباخواران قدر در تهران بودند و همين زمينة اختلاف آنها با پدرش حبيبخان شده بود و در طي حوادثي پدرش قرباني كينه توزي مهسا، همسر ... مجازات برای گناه دیگرانخریدنویسنده: ابوالقاسم پزشکی این کتاب را ببینیدبعد از مرگ پدر خانواده، غلامرضا تمام سعی خود را میکند که کمبودی در خانواده حس نشود، ولی برادرش ناخواسته مجبور میشود نظرات او را زیرپا بگذارد. رویای خوش با تو بودنخریدنویسنده: ابوالقاسم پزشکی این کتاب را ببینیدقاسم دانشجوي جواني بود كه براي تحصيلات از شهرستان به تهران آمده بود و در اتاقي كرايهاي زندگي ميكرد. او با ديدن معصومه دختر همسايه به او دل ميبندد و پس از چند بار ملاقات با او، به خواستگاريش ميرود و با وي ازدواج ميكند. ولي پس از ازدواج درمييابد كه او متاركه كرده و دختري دارد كه نزد پدرش زندگي ميكند. قاسم با وساطت ... ما میخواهیم یک خانواده باشیمخریدنویسنده: ابوالقاسم پزشکی این کتاب را ببینید مردان قلعه یوسفخریدنویسنده: ابوالقاسم پزشکی این کتاب را ببینیدیوسف مغرورانه بادی به غبغب انداخت و برخاست و بیرون رفت و به آسمان نگاه کرد. همانطور که میخندید، آرام گفت: ای آسمان آبی و شما ای ستارههای شبهای تنهایی و مونس و غمخوار من، امروز روز بزرگیه که یاران من با افتخار و حسرت با نقشه و سیاست من از برهوت گذشتن و تو ای آسمان این لحظه رو در تاریخ نگاهت به زمین برهوت ثبت کن و این حق رو به تو ... ارثیه فامیلیخریدنویسنده: ابوالقاسم پزشکی این کتاب را ببینیدکتاب حاضر، داستان تخیلی خانوادهای است که از سالهای دور و در دهی به نام سوغندی آغاز میشود و در این میان کشمکشهایی برای بقای نسل و نام اجدادی انجام میشود تا گروهی به تعهدی که به نیاکان خود دارند عمل کنند، یعنی آنچه در اختیارشان بود با شکل بهتر تحویل وارث بعدی دهند. گویا همهی اجدادشان در قبرهای خود نظارهگر ... تلخ و عیشخریدنویسنده: ابوالقاسم پزشکی این کتاب را ببینیدزمانی عفت را میدید که با لباس شیطانی و خندههای وحشتانگیز و با چشمان از حدقه درآمدهاش با نیرویی جادویی که در او میدید وی را به صورت سگ جلوه میداد و در شب بعد به شکل حیوانی مجسم میشد و در تمام خوابهایش شکری به نحوی حضور داشت و از صحنه زجرش لذت میبرد و یا با دیگران در نابودی او همکاری میکرد. نظرات شمابرای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید : - ورود - عضویتنظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد. با تشکر
ابوالقاسم پزشکینویسنده آثار در ناکجا نظرات شما آثار این نویسنده در ناکجا رباخوارانخریدنویسنده: ابوالقاسم پزشکی این کتاب را ببینیدمنصور بيست و يک ساله، پسري خون گرم، باهوش و عاقبت انديش، بعد از فوت پدر مسئول معاش مادر و خواهرانش ميشود، او كه ماية افتخار مادرش است در كارگاه لباسشويي و اتوكشي خود از ارثية پدر مشغول به كار است. پدربزرگ و عموهايش جزء رباخواران قدر در تهران بودند و همين زمينة اختلاف آنها با پدرش حبيبخان شده بود و در طي حوادثي پدرش قرباني كينه توزي مهسا، همسر ... مجازات برای گناه دیگرانخریدنویسنده: ابوالقاسم پزشکی این کتاب را ببینیدبعد از مرگ پدر خانواده، غلامرضا تمام سعی خود را میکند که کمبودی در خانواده حس نشود، ولی برادرش ناخواسته مجبور میشود نظرات او را زیرپا بگذارد. رویای خوش با تو بودنخریدنویسنده: ابوالقاسم پزشکی این کتاب را ببینیدقاسم دانشجوي جواني بود كه براي تحصيلات از شهرستان به تهران آمده بود و در اتاقي كرايهاي زندگي ميكرد. او با ديدن معصومه دختر همسايه به او دل ميبندد و پس از چند بار ملاقات با او، به خواستگاريش ميرود و با وي ازدواج ميكند. ولي پس از ازدواج درمييابد كه او متاركه كرده و دختري دارد كه نزد پدرش زندگي ميكند. قاسم با وساطت ... ما میخواهیم یک خانواده باشیمخریدنویسنده: ابوالقاسم پزشکی این کتاب را ببینید مردان قلعه یوسفخریدنویسنده: ابوالقاسم پزشکی این کتاب را ببینیدیوسف مغرورانه بادی به غبغب انداخت و برخاست و بیرون رفت و به آسمان نگاه کرد. همانطور که میخندید، آرام گفت: ای آسمان آبی و شما ای ستارههای شبهای تنهایی و مونس و غمخوار من، امروز روز بزرگیه که یاران من با افتخار و حسرت با نقشه و سیاست من از برهوت گذشتن و تو ای آسمان این لحظه رو در تاریخ نگاهت به زمین برهوت ثبت کن و این حق رو به تو ... ارثیه فامیلیخریدنویسنده: ابوالقاسم پزشکی این کتاب را ببینیدکتاب حاضر، داستان تخیلی خانوادهای است که از سالهای دور و در دهی به نام سوغندی آغاز میشود و در این میان کشمکشهایی برای بقای نسل و نام اجدادی انجام میشود تا گروهی به تعهدی که به نیاکان خود دارند عمل کنند، یعنی آنچه در اختیارشان بود با شکل بهتر تحویل وارث بعدی دهند. گویا همهی اجدادشان در قبرهای خود نظارهگر ... تلخ و عیشخریدنویسنده: ابوالقاسم پزشکی این کتاب را ببینیدزمانی عفت را میدید که با لباس شیطانی و خندههای وحشتانگیز و با چشمان از حدقه درآمدهاش با نیرویی جادویی که در او میدید وی را به صورت سگ جلوه میداد و در شب بعد به شکل حیوانی مجسم میشد و در تمام خوابهایش شکری به نحوی حضور داشت و از صحنه زجرش لذت میبرد و یا با دیگران در نابودی او همکاری میکرد. نظرات شمابرای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید : - ورود - عضویتنظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد. با تشکر
رباخوارانخریدنویسنده: ابوالقاسم پزشکی این کتاب را ببینیدمنصور بيست و يک ساله، پسري خون گرم، باهوش و عاقبت انديش، بعد از فوت پدر مسئول معاش مادر و خواهرانش ميشود، او كه ماية افتخار مادرش است در كارگاه لباسشويي و اتوكشي خود از ارثية پدر مشغول به كار است. پدربزرگ و عموهايش جزء رباخواران قدر در تهران بودند و همين زمينة اختلاف آنها با پدرش حبيبخان شده بود و در طي حوادثي پدرش قرباني كينه توزي مهسا، همسر ... مجازات برای گناه دیگرانخریدنویسنده: ابوالقاسم پزشکی این کتاب را ببینیدبعد از مرگ پدر خانواده، غلامرضا تمام سعی خود را میکند که کمبودی در خانواده حس نشود، ولی برادرش ناخواسته مجبور میشود نظرات او را زیرپا بگذارد. رویای خوش با تو بودنخریدنویسنده: ابوالقاسم پزشکی این کتاب را ببینیدقاسم دانشجوي جواني بود كه براي تحصيلات از شهرستان به تهران آمده بود و در اتاقي كرايهاي زندگي ميكرد. او با ديدن معصومه دختر همسايه به او دل ميبندد و پس از چند بار ملاقات با او، به خواستگاريش ميرود و با وي ازدواج ميكند. ولي پس از ازدواج درمييابد كه او متاركه كرده و دختري دارد كه نزد پدرش زندگي ميكند. قاسم با وساطت ... ما میخواهیم یک خانواده باشیمخریدنویسنده: ابوالقاسم پزشکی این کتاب را ببینید مردان قلعه یوسفخریدنویسنده: ابوالقاسم پزشکی این کتاب را ببینیدیوسف مغرورانه بادی به غبغب انداخت و برخاست و بیرون رفت و به آسمان نگاه کرد. همانطور که میخندید، آرام گفت: ای آسمان آبی و شما ای ستارههای شبهای تنهایی و مونس و غمخوار من، امروز روز بزرگیه که یاران من با افتخار و حسرت با نقشه و سیاست من از برهوت گذشتن و تو ای آسمان این لحظه رو در تاریخ نگاهت به زمین برهوت ثبت کن و این حق رو به تو ... ارثیه فامیلیخریدنویسنده: ابوالقاسم پزشکی این کتاب را ببینیدکتاب حاضر، داستان تخیلی خانوادهای است که از سالهای دور و در دهی به نام سوغندی آغاز میشود و در این میان کشمکشهایی برای بقای نسل و نام اجدادی انجام میشود تا گروهی به تعهدی که به نیاکان خود دارند عمل کنند، یعنی آنچه در اختیارشان بود با شکل بهتر تحویل وارث بعدی دهند. گویا همهی اجدادشان در قبرهای خود نظارهگر ... تلخ و عیشخریدنویسنده: ابوالقاسم پزشکی این کتاب را ببینیدزمانی عفت را میدید که با لباس شیطانی و خندههای وحشتانگیز و با چشمان از حدقه درآمدهاش با نیرویی جادویی که در او میدید وی را به صورت سگ جلوه میداد و در شب بعد به شکل حیوانی مجسم میشد و در تمام خوابهایش شکری به نحوی حضور داشت و از صحنه زجرش لذت میبرد و یا با دیگران در نابودی او همکاری میکرد.
رباخوارانخریدنویسنده: ابوالقاسم پزشکی این کتاب را ببینیدمنصور بيست و يک ساله، پسري خون گرم، باهوش و عاقبت انديش، بعد از فوت پدر مسئول معاش مادر و خواهرانش ميشود، او كه ماية افتخار مادرش است در كارگاه لباسشويي و اتوكشي خود از ارثية پدر مشغول به كار است. پدربزرگ و عموهايش جزء رباخواران قدر در تهران بودند و همين زمينة اختلاف آنها با پدرش حبيبخان شده بود و در طي حوادثي پدرش قرباني كينه توزي مهسا، همسر ...
مجازات برای گناه دیگرانخریدنویسنده: ابوالقاسم پزشکی این کتاب را ببینیدبعد از مرگ پدر خانواده، غلامرضا تمام سعی خود را میکند که کمبودی در خانواده حس نشود، ولی برادرش ناخواسته مجبور میشود نظرات او را زیرپا بگذارد.
رویای خوش با تو بودنخریدنویسنده: ابوالقاسم پزشکی این کتاب را ببینیدقاسم دانشجوي جواني بود كه براي تحصيلات از شهرستان به تهران آمده بود و در اتاقي كرايهاي زندگي ميكرد. او با ديدن معصومه دختر همسايه به او دل ميبندد و پس از چند بار ملاقات با او، به خواستگاريش ميرود و با وي ازدواج ميكند. ولي پس از ازدواج درمييابد كه او متاركه كرده و دختري دارد كه نزد پدرش زندگي ميكند. قاسم با وساطت ...
مردان قلعه یوسفخریدنویسنده: ابوالقاسم پزشکی این کتاب را ببینیدیوسف مغرورانه بادی به غبغب انداخت و برخاست و بیرون رفت و به آسمان نگاه کرد. همانطور که میخندید، آرام گفت: ای آسمان آبی و شما ای ستارههای شبهای تنهایی و مونس و غمخوار من، امروز روز بزرگیه که یاران من با افتخار و حسرت با نقشه و سیاست من از برهوت گذشتن و تو ای آسمان این لحظه رو در تاریخ نگاهت به زمین برهوت ثبت کن و این حق رو به تو ...
ارثیه فامیلیخریدنویسنده: ابوالقاسم پزشکی این کتاب را ببینیدکتاب حاضر، داستان تخیلی خانوادهای است که از سالهای دور و در دهی به نام سوغندی آغاز میشود و در این میان کشمکشهایی برای بقای نسل و نام اجدادی انجام میشود تا گروهی به تعهدی که به نیاکان خود دارند عمل کنند، یعنی آنچه در اختیارشان بود با شکل بهتر تحویل وارث بعدی دهند. گویا همهی اجدادشان در قبرهای خود نظارهگر ...
تلخ و عیشخریدنویسنده: ابوالقاسم پزشکی این کتاب را ببینیدزمانی عفت را میدید که با لباس شیطانی و خندههای وحشتانگیز و با چشمان از حدقه درآمدهاش با نیرویی جادویی که در او میدید وی را به صورت سگ جلوه میداد و در شب بعد به شکل حیوانی مجسم میشد و در تمام خوابهایش شکری به نحوی حضور داشت و از صحنه زجرش لذت میبرد و یا با دیگران در نابودی او همکاری میکرد.
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر