وقتی فاصلهی کمی بین ما بود، لبهایم طوری رفتار میکردند که انگار با کلمه نبود که به او سلام میدادم یا گفتگو میکردم، بلکه با همهی حس وجودم مخاطب او میشدم. و صدایش را نه با گوشها و شنوائیم میشنیدم که انگار با پوست تنم میشنیدم و معنا میکردم ابوتراب خسروی | |
روایتی کوتاه از شور، تنهایی، عشق، فراغت... جستن از هر لحظه، داستان کوتاه حرفاش را مستقل فریاد میزند، بر سطری کوتاه، در حجمی کوتاه... آلنپو، گوگول، موپاسان، چخوف، همینگوی، بورخس و... چهرههای شاخص این شکل از داستانگویی در عرصهی جهانی هستند، و در ایران هدایت، گلشیری، چوبک و... داستان را کوتاه برایمان نقل کردهاند.