ناکجا در تلگرام
توییتر ناکجا را دنبال کنید!
فروشگاه کتاب ناکجا در پاریس

برگی از کتاب "بعدازظهر غمگین" نوشته "علیرضا شمس"

برگی از کتاب "بعدازظهر غمگین" نوشته         "علیرضا شمس"

 

من و تو

 

بر تارکِ این ارابه‌ی گریزان

یخ زده است شانه‌های بلورین زمین

مهر از گنبد نیلی نمی‌گذرد

بی هیچ دریچه‌ای بر سقف

بی هیچ روزنی بر دیوار

من و تو

دست‌هایمان از لابه‌لای میله‌ها با هم

انگشت‌هایمان در هم زنجیر

و ابری که از نفس‌هایمان

بر شیشه‌ی مه گرفته باران می‌شود...

...

من به تو رشک میبرم

که پولکهای لبخندت

ستاره‌های مبهوت شب‌های خاموش‌اند

و چشم‌هایت

تصویرگونه شعله‌ایست

که من بر خیال آن سوگند می‌خورم...

...

اندیشه‌ها در ریشه میسوزند

بی‌آنکه فرصت یابند دمیده شوند

یأس‌ها از آرزوها سرشار می‌شوند

و آرزوها از بیم پرپر شدن...

من و تو

دست‌هایمان از لابه‌لای میله‌ها با هم

انگشت‌ایمان در هم زنجیر

تو به فردا می‌اندیشی

من نیز...

 

***

و روز از نو ...

 

بر زمین خط میکشم بسیار

بر تنِ دیوار

مشتی میزنم تا بلکه بگشایند

باز از پیکرم این بند

اما نیک میدانم چه خواهد بود

سزای اینهمه فریاد

اتاقی تنگ‌تر، زنجیر محکم‌تر

و شاید ترکه‌هایی چند

و روز از نو....


علیرضا شمس

علیرضا شمس

1360
تهران

«علیرضا شمس» متولد 1360 در تهران و دانشجوی دکتری مهندسی شیمی دانشگاه مک‌گیل کاناداست. پیش از مهاجرت به کانادا، شعرها و نوشته‌هایش در چندین نشریه به صورت پراکنده منتشر شده است. در سال 81 مجوز انتشار نشریه ادبی-انتقادی کاکتوس را دانشگاه شریف گرفت و به مدت 2 سال سردبیر آن بود. پس از مهاجرت به کانادا و از سال 2012 مسئول بخش ادبی ...

بعدازظهر غمگین

بعدازظهر غمگین

خرید
نویسنده: علیرضا شمس
این کتاب را ببینید

  «بعد از ظهر غمگین» داستان پاره پاره‌ی یک سفر است، از جایی که «حول حالنا می‌خوانیم و در باغچه‌مان هیچ سبزینه‌ای نخواهد رست» به غربتی که در آن «ثانیه‌ها هم بی‌رحمند». مهاجرتی‌ست که در آن «ریل‌های بازگشت را شبانه دزدیده‌اند» به جایی که «دلتنگی در چمدانی ...

برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت

نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر