یان آندره آ، متولد ۱۹۵۲، اهل بُرتانی فرانسه است. دانشجوی فلسفه بوده، و خواننده دوراس، در ۱۹۸۰ با دوراس آشنا می شود و تا پایان حیات این نویسنده (۱۹۹۶) در کنارش میماند. خانه نشینِ کلمه می شود. دوراس متن را میگوید و او تحریر میکند، با ماشین، حرف به حرف. همنشینی به همدلی میانجامد. بعد، ملال از پس مرگ دوراس، زندگی را بر او تنگ میکند. سکوت شانزده ساله را کنار مینهد، مینویسد، ساده و سهل. توصیه دوراس را به یاد دارد: برای نوشتن باید رسید به سهولت غریزی. “لازم بود طی آن همه سال سکوت کنم، منتظر کلمات باشم.. مینویسم، به سادهترین نحو ممکن "به همان رنگ و لحن، به قصد بقای زبان، کلمات." کتابها را به اتفاق نوشتیم، با هم… نویسندۀ این کلمات شمایید… شمای متوفی، من شمانویس”.
دوراس برای او، چه در حریم دل و چه در وادی قلم، هم خود است و هم دیگری. در خیالوارگیهای روایت و در وصل و فصل توأمان، یار و متن یکی میشوند. یان گاهی خود را از چشم دوراس طراحی میکند، با قلمی دوراسنویس. گاهی هم در سطری واحد یا در مونولوگ-دیالوگ از پی هم آمدۀ بیگیومه بافت زبانی یان و دوراس چنان تنیده به هم میشود که تفکیک فقط با تأمل در سطرهای پیش و پس از آن میسر است. آمیختگی حاصل دلباختگی است. در عرصۀ مکتوب هم درآمیخته بودهاند. حضور آندره آ، با همان سکوت و کمگویی حتی، نه تنها در خیال و خاطر که در مکتوبات از ۱۹۸۰ به بعد دوراس بی نقش و سهم نبوده است.
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر