من و بوف کورنویسنده: عباس پژماناین کتاب را ببینیدخریدرمان «من و بوف كور» 9 فصل و يك مقدمه دارد كه نويسنده در آن نكات و صحنههاي "بوف كور" را در قالب يك رمان آورده و به تمام سؤالهايي كه درباره "بوف كور" وجود ...
من و بوف کورنویسنده: عباس پژماناین کتاب را ببینیدخریدرمان «من و بوف كور» 9 فصل و يك مقدمه دارد كه نويسنده در آن نكات و صحنههاي "بوف كور" را در قالب يك رمان آورده و به تمام سؤالهايي كه درباره "بوف كور" وجود ...
مهرناز انتظارینویسنده آثار در ناکجا نظرات شما آثار این نویسنده در ناکجا نقاب عشقخریدنویسنده: مهرناز انتظاری این کتاب را ببینیدنه... تو را خدا بچه من رو اعدام نكنيد... نه... نه... تو را خدا... تو را خدا رحم كنيد، از گناهش بگذريد. آقاي فدايي، تو را خدا از بچه من بگذر... منو بكشيد، من ديه نغمه رو مي دم... تو را خدا از اعدام پسرم بگذريد. من مادر بدي بودم. بچه من بي تقصيره، تو را خدا... شهرام به سمت پنجره رفت و گفت: من و نغمه دوست بوديم، از مدتها قبل. قرار بود با هم ازدواج ... نظرات شمابرای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید : - ورود - عضویتنظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد. با تشکر
مهرناز انتظارینویسنده آثار در ناکجا نظرات شما آثار این نویسنده در ناکجا نقاب عشقخریدنویسنده: مهرناز انتظاری این کتاب را ببینیدنه... تو را خدا بچه من رو اعدام نكنيد... نه... نه... تو را خدا... تو را خدا رحم كنيد، از گناهش بگذريد. آقاي فدايي، تو را خدا از بچه من بگذر... منو بكشيد، من ديه نغمه رو مي دم... تو را خدا از اعدام پسرم بگذريد. من مادر بدي بودم. بچه من بي تقصيره، تو را خدا... شهرام به سمت پنجره رفت و گفت: من و نغمه دوست بوديم، از مدتها قبل. قرار بود با هم ازدواج ... نظرات شمابرای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید : - ورود - عضویتنظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد. با تشکر
نقاب عشقخریدنویسنده: مهرناز انتظاری این کتاب را ببینیدنه... تو را خدا بچه من رو اعدام نكنيد... نه... نه... تو را خدا... تو را خدا رحم كنيد، از گناهش بگذريد. آقاي فدايي، تو را خدا از بچه من بگذر... منو بكشيد، من ديه نغمه رو مي دم... تو را خدا از اعدام پسرم بگذريد. من مادر بدي بودم. بچه من بي تقصيره، تو را خدا... شهرام به سمت پنجره رفت و گفت: من و نغمه دوست بوديم، از مدتها قبل. قرار بود با هم ازدواج ...
نقاب عشقخریدنویسنده: مهرناز انتظاری این کتاب را ببینیدنه... تو را خدا بچه من رو اعدام نكنيد... نه... نه... تو را خدا... تو را خدا رحم كنيد، از گناهش بگذريد. آقاي فدايي، تو را خدا از بچه من بگذر... منو بكشيد، من ديه نغمه رو مي دم... تو را خدا از اعدام پسرم بگذريد. من مادر بدي بودم. بچه من بي تقصيره، تو را خدا... شهرام به سمت پنجره رفت و گفت: من و نغمه دوست بوديم، از مدتها قبل. قرار بود با هم ازدواج ...
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر