لئو نیکلایویچ تولستوی (به روسی: Лев Никола́евич Толсто́й)، نویسنده و فعال سیاسی و اجتماعی روس است. زادروز وی (۹ سپتامبر ۱۸۲۸ میلادی) در یاسنایا پالیانا از توابع تولا است . تولستوی در روز (۲۰ نوامبر ۱۹۱۰ میلادی) درگذشت و در زادگاه خویش به خاک سپرده شد. تولستوی یکی از مشهورترین نویسندگان و بزرگ ترین شخصیتهای تاریخ روسیه است. رمانهای جنگ و صلح و آنا کارنینا جایگاه او را در بالاترین رده ی ادبیات داستانی جهان تثبیت کردهاند. تولستوی بهحدی در کشورش مشهور و محبوب است که اخیراً سکه طلای یادبودی بهاحترام وی ضرب شده است. تولستوی به رغم شهرت و محبوبیتی که با انتشار آثارش کسب کرد، زندگی خود را به شدت تغییر داد و به ساده زیستن روی آورد.
زندگی نامه
لئو در خانوادهای اشرافی و با پيشينه ی بسیار قدیمی در یاسنایا پالیانا در ۱۶۰ کیلومتری جنوب مسکو زاده شد. مادرش را در دو سالگی و پدرش را در نه سالگی از دست داد و پس از آن تحت سرپرستی عمهاش قرار گرفت. او در سال (۱۸۸۴ میلادی) در رشته زبانهای شرقی در دانشگاه قازان نامنویسی کرد ولی پس از سه سال، در تاریخ (۱۸۴۶ میلادی) تغییر رشته داد و خود را به دانشکده حقوق منتقل كرد تا با کسب دانش وکالت به وضعیت نابسامان ۳۵۰ نفر کشاورز روزمزد که پس از مرگ پدر و مادرش به او انتقال یافته بودند، رسیدگی كند و با اصلاحات اراضی خود به شرایط رنجآور اجتماعی آنان خاتمه دهد.
دوران خدمت در ارتش
تولستوی در سال (۱۸۵۱ میلادی) پس از گذراندان دوران مقدماتی نظام، در جنگهای قفقاز شرکت كرد . تجاربی که از زندگی سربازان کسب كرده بود، مبنای داستانهای قفقازی او شد و با نوشتن داستان کودکی در ۱۸۵۲ سهگانهای را آغاز کرد که با نوجوانی (۱۸۵۴) و جوانی (۱۸۵۷) آن را ادامه داد . با شروع جنگهای کریمه در سال (۱۸۵۴ میلادی) بهجبهه ی سواستوپل منتقل و بهخاطر ارسال گزارش های واقعی از صحنههای نبرد در کتاب خود به نام قصههای سواستوپل، نامش بهعنوان نویسندهای چیرهدست در ادبیات روسیه بهثبت رسید. او پس از سقوط سواستوپل به سن پترزبورگ رفت. در آنجا از ارتش کنارهگیری کرد و پس از آن به شهر خود بازگشت.
اصلاحات اجتماعی و تعلیم و تربیت کودکان
لئو به لحاظ توجه احترامآميزی که بهآموزش و پرورش کودکان و نوجوانان داشت، در سال ۱۸۵۷ به مدت پنج سال از کشورهای اروپای غربی و با مشاهیر اروپا مانند: چارلز دیکنز، ایوان تورگنیف، فریدریش فروبل و آدلف دیستروِگ، دیدار كرد. پس از بازگشت بهکشورش، براساس تجارب نوآموخته، دست به یک رشته اصلاحات آموزشی زد و در همین راستا به پیروی از ژان ژاک روسو، به تأسیس مدارس ابتدایی در روستاها پرداخت. تولستوی از سال (۱۸۵۵ میلادی) به تناوب در زادگاه خود ژاسناژا پولژانا، مسکو و سن پترزبورگ اقامت گزید. لئو در نامهای به یکی از خویشاوندانش که اداره امور دربار و مباشرت املاک تزار روسیه را بر عهده داشت، چنین نوشته است:
«هرگاه بهمدرسه قدم میگذارم، با مشاهده چهرههای کثیف و تکیده، موهای ژولیده و برق چشمان ِ این کودکان فقیر، دستخوش ناآرامی و انزجار میشوم و همان حالتی بهمن دست میدهد که بارها از دیدن شرابخواران مست، بر من مستولی شدهاست. ای خدای بزرگ! چگونه میتوانم آنها را نجات دهم؟ نمیدانم به کدام یک کمک کنم. من آموزش و پرورش را تنها برای تودهها میخواهم و نه کسی دیگر، مگر بتوانم پوشکینها و لومونوسفهای آینده را از غرق شدن رهایی بخشم.»
تولستوی هیچگاه تفاوتی بین کودکان قائل نشد و دانشآموزان نخبه را از دیگران متمایز نکرد تا درخور ِ توان و استعداد هر کودک، آموزش مناسب را به آنها ارزانی دارد. پس از اینکه مدارس از سوی اداره سلطنتی تزار تعطیل شد، تولستوی به فعالیتهای فرهنگی و اهداف تربیتی ِ مورد علاقهاش ادامه داد. او با انتشار کتابهای سرگرمکننده با ترکیبی از علوم طبیعی و انسانی، همچنین داستانهای آموزشی بهویژه داستانهای ازوپ، کودکان را با ارزشهای اخلاقی، اجتماعی و معنوی آشنا نمود. میلیونها کودک روسی تا دهه دوم قرن بیستم با آموزش الفبای تولستوی، سال اول دبستان را آغاز نمودند. با اتخاذ این روش، تولستوی توانست در جنبش اصلاحات آموزشی وایجاد مدارس آزاد به گونه سامرهیل، مؤثر واقع شود.
زناشویی با صوفیا
تولستوی در سال (۱۸۶۲) با دختر هیجدهسالهای با سلف ِ آلمانی به نام سوفیا آندر ژونا برس (۱۸۴۴ - ۱۹۱۹)، ازدواج کرد و رمانهای جاودانهای به نام جنگ و صلح و آنا کارنینا را تألیف و منتشر ساخت. پشتیبانی همسر جوانش از فعالیتهای ادبی تولستوی که به روایتی ۱۴۰۰ صفحه از پیش نویس جنگ و صلح را بیش از هفت بار پاکنویس کردهاست، شایسته احترام است. رابطه این دو عاشقانه، ولی پرتنش بود. دفترچه یادداشتی که تولستوی در دوران پیش از ازدواج شرح زندگی خود را در آن مینوشت به دست سوفیا افتاد. در این دفترچه یادداشت شرح خوشگذارنیها و عیاشیهای تولستوی نوشته شده بود. تاثیر این مطالب بر سوفیا سنگین بود به طوری که مینویسد این دوران زننده و ناخوشایند و زندگی او در آن موقع غیرقابل پذیرش است. غرق شدن تولستوی در مسایل فلسفی در سالهای بعد نیز مشکلات زیادی برای این دو به همراه داشت. آنها با همدیگر ۱۳ فرزند مشترک داشتند که ۴ تا از آنها در کودکی مردند.
جنگ و صلح، آناکارنینا
جنگ و صلح رمانی طولانی است که در آن بیش از ۵۸۰ شخصیت با دقت توصیف شدهاند. سه سال پیش نسخهی کوتاه شدهای از این رمان به زبان انگلیسی منتشر شد. در این نسخه ۶۰۰ صفحه از نسخهی اصلی که ۱۵۰۰ صفحه داشت، حذف شده است. این حذف شامل بحثهای فلسفی کتاب است که به یکدستی ماجرا لطمه نمیزند. دلیل این کارها ارائه یک نسخه جذاب و پرماجرا از کتاب است که مناسب جوانان امروزی نیز باشد. شاهکار تولستوی، جنگ و صلح، یکی از معتبرترین منابع تحقیق و بررسی در تاریخ سیاسی و اجتماعی قرن نوزدهم روسیه است. همچنین حماسه ی مقاومت روسها را در برابر حملهی ناپلئون بازگو میکند. منتقدان آن را یکی از بزرگترین رمانهای جهان و فراتر از آن یک رمان در بردارندهی دیدگاههای فلسفی نویسنده دربارهی زندگی و تاریخ میدانند.
به گفته تولستوی آناکارنینا اولین رمان واقعی او و یک داستان حماسی منثور است. این رمان ماجرایی دراماتیک از عشق و سرخوردگی و شکست دارد. نسخه ی بازنویسی شدهای از آنا کارنینا از اچ وینترز، نویسندهی جوان آمریکایی اقتباسی امروزی از این کتاب است. در این روایت، در کنار حوادث و شخصیتهای رمان اصلی شخصیتهای تخیلی امروزی نیز حضور دارند. وی در دفتر خاطراتش در اواسط سال (۱۸۵۰ میلادی) چنین مینویسد:
«چیزی در درونم شعله ور است که بیش از نیکی دلبسته آنم، شکوه و جلال.»
انقلاب درونی
تولستوی، در اوج اشتهار، مبتلا بهسرگشتگی و ناامید از بهبود وضعیت جامعه شد و در مرز انحطاط فکری و شکست روحی قرار گرفت. او بهعنوان عضوی از اداره کل آمار و سرشماری در مسکو در سال ۱۸۸۲ میلادی با فقر روزافزون کارگران که در مقام مقایسه با محرومیت دهقانان از ابعاد وسیعتری برخوردار بود، آشنا شد. با تأثیرپذیری از این واقعیت تلخ، به منظور کمکرسانی به کشاورزان و جلوگیری از مهاجرت دسته جمعی آنان به شهرها، اقدام بهایجاد تشکیلاتی نمود که پشتیبانی از روستاییانی که محصولاتشان در اثر حوادث و آفات طبیعی آسیب دیده بود، در دستور کار خود قرار داد. او خود نیز با ترک سیگار و الکل و کنارهگیری از تفریحات مخصوص مانند شکار حیوانات، اعلام همدردی نمود و اعتراف کرد: «چه لذایذ ظالمانهای!»
از جمله فعالیتهای اجتماعی تولستوی، حمایت از زندانیان سیاسی، مذهبی و سربازان فراری بود. از سال ۱۸۸۱ میلادی به بعد، در نتیجه مطالعات و تحقیقات بیشتر در حیطه ادیان، گرایش و تعلقات مذهبی وی نیز شدت یافت و در همین رابطه نسبت به ترجمه دوبارهی انجیل به زبان روسی اقدام کرد.
تضادهای بیرونی
اشتهار تولستوی هرچه بیش تر در خارج از روسیه وسعت مییافت، بههمان نسبت نیز در داخل روسیه مورد طعن و لعن و انزجار دستگاههای دولتی و مراجع ارتودوکس قرار میگرفت. نوشتههایش پیش از انتشار توقیف و شایعه روانی بودن او به سرعت پراکنده میشد. پلیس تزاری کوچکترین حرکت وی را زیر نظر گرفته بود. هنگامی که به پشتیبانی از مریدانش برخاست و برای آزادی آنها از بازداشت، تمام مسئولیتها را که به عنوان مدرک جرم مطرح بودند به عهده گرفت، به او گفتند:
«جناب کنت، جاه و جلال شما به قدری بزرگ است که زندانهای ما گنجایش آن را ندارد!»
کلیسای ارتدکس و اتهام ارتداد
انتشار رمان رستاخیز بهانهای بود در دست مرجع عالی کلیسای ارتدکس، تا در تاریخ ۱۹۰۱ میلادی بهدلایل زیر، تولستوی را بهعنوان مرتد معرفی نماید:
تکذیب وحدت تثلیث مقدس در وجود خدای واحد.
تکذیب بکارت مریم مقدس، قبل و بعد از تولد مسیح.
تکذیب رستاخیز مسیح، و ضدیت با مظهر لاهوتی - ناسوتی مسیح پسر خدا.
تکذیب وقوع معجزه در مراسم عشای ربانی. (تولستوی، معجزه را به طور عام و اعجاز تبدیل نان به تن ِ مسیح را به طور خاص نفی کردهاست.)
تولستوی، مبارزات سوسیالیستها را نیز در جهت برقراری دیکتاتوری پرولتاریا، مردود دانسته و به عنوان پرچمدار انساندوستی و مخالف با جنگ و خونریزی شناخته شدهاست. آثار او نیز، جادهصافکن انقلاب ۱۹۰۵ روسیه نام گرفتهاست.
سالهای پایانی
علاوه بر تضییقات حکومت، سخت گیریهای پلیس تزاری و ضبط پیشنویس رمانهایش در سال (۱۹۰۸ میلادی)، مشکلات خانوادگی هم مزید بر آن شد. تولستوی در آخرین روزهای حیات خود بهاتفاق پزشک ِ خانوادگی و دختر کوچکش، همسر خود را ترک و بهسوی جنوب روسیه مسافرت نمود. این، آخرین سفر تولستوی در تاریخ (هفتم نوامبر ۱۹۱۰ میلادی) در ایستگاه راه آهن آستاپوفو بهپایان رسید. دو روز بعد در زادگاهش بهخاک سپرده شد.
آثار تولستوی
جنگ و صلح - ترجمه کاظم انصاری، تجدید چاب با ترجمه سروش حبیبی
آناکارِنینا - ترجمه محمد علی شیرازی، تجدید چاپ با ترجمه جواد امیرانی - منوچهر بیگدلی خمسه - سروش حبیبی - فازار سیمونیان
رستاخیز - ترجمه محمدعلی شیرازی
کودکی، نوجوانی، جوانی - ترجمه غلامحسین اعرابی انتشارات سمیر
داستانهایی برای بچهها - ترجمه آرش محرمی
اعتراف و سرشماری در مسکو - ترجمه اسکندر ذبیحیان-اعترافات ترجمه هوشنگ فتح اعظم و ترجمه سعید فیروزآبادی تحت عنوان اعتراف من انتشارات جامی
تمشک ( مجموعه داستان ) ترجمه علی آذرنگ
کوپن تقلبی - ترجمه رضا علیزاده
پول و شیطان ترجمه رضا علیزاده
عید پاک - ترجمه محسن سلیمانی
طبل میانتهی و هفت داستان دیگر - ترجمه منوچهر ضرابی
مورچه و کبوتر - ترجمه باقر محمودی
بهترین داستانهای کودکان و نوجوانان - ترجمه مریم خالقی، تجدید چاپ با ترجمه مجید رزاقی - نسرین مهاجرانی - س. صارمی
قزاقان - ترجمه مهدی مجاب
سه پرسش - ترجمه پریسا خسروی سامانی، تجدید چاپ با ترجمه جمال میرخلف
هنر چیست؟ - ترجمه کاوه دهگان
خداوند حقیقت را میبیند اما صبر میکند - ترجمه پریسا خسروی سامانی، تجدید چاپ با نام جدید: (سرانجام حقیقت آشکار خواهد شد - ترجمه صادق سرابی.)
جوانی بربادرفته - ترجمه کامران ایراندوست
سونات کرویتزر (موسیقی مرگ) - ترجمه عبدالله شاه سیاه- با نام سونات کرویتسر در کتاب مرگ ایوان ایلیچ و داستانهای دیگر ( شامل سه داستان بابا سرگئی، مرگ ایوان ایلیچ و سونات کرویتسر) ترجمه کاظم انصاری انتشارات جامی
شیطان ترجمه پرویز نظامی و ترجمه سعید نفیسی و جعفر شریف در کتاب داستانهای برگزیده یا شاهکارهای کوتاه انتشارات جامی
بیست و سه قصه ترجمه همایون صنعتی زاده انتشارات قطره
سرگیوس پیر (پدر سرژیو/بابا سرگئی) - ترجمه امیرهوشنگ آذر و کاظم انصاری طبق شرح فوق
مرگ ایوان ایلیچ - ترحمه لاله بهنام و کاظم انصاری طبق شرح فوق
محکوم بیگناه - ترجمه احمد نیک آذر
ارباب و نوکر - ترجمه مهران محبوبی (ارباب و بنده -ترجمه سروش حبیبی نشر چشمه)
حاجیمراد - ترجمه رشید ریاحی، چاپ قبلی با ترجمه حسین صادقاوغلی
عشق بی پایان - ترجمه حسین نوشین و گامایون
نامههای تولستوی - ترجمه مشفق همدانی
داستانهای سواستوپول - ترجمه پرویز نظامی
پولیکوشکا - سیداحمد عقیلی انتشارات امیرکبیر
سعادت خانوادگی و داستان های دیگر (شامل دو سوار و زمین نورد) ترجمه حسین تفرشیان و گامایون انتشارات جامی
دو سوار
زمین نورد - ترجمه ابراهیم یونسی تحت عنوان داستان یک اسب انتشارات فردا
ادبیات در باره تولستوی
شرح مفصل احوال و آثار لئو تولستوی نویسنده نامدار روسیه- هانری تروایا - ترجمه غلامرضا سمیعی
فیلسوفان جنگ و صلح - و. ب. گالی - ترجمه محسن حکیمی
زندگی و افکار تولستوی - هنری گیفورد - ترجمه ابوتراب سهراب
تولستوی - اشتفان سوایگ - ترجمه ذبیحالله منصوری، تجدید چاپ با ترجمه محمدعلی کریمی
تولستوی - هنری گیفورد - ترجمه علیمحمد حقشناس
زندگینامه و برگزیدههای آثار تولستوی - هانری تراویا - ترجمه قاسم بذل جو
نگاهی تازه به جنگ و صلح - محمدرضا سرشار (رضا رهگذر)
لئو تولستوی - پاتریشیا گاردن - مترجم شهرنوش پارسیپور
زندگانی تولستوی - رومن رولان - ترجمه ناصر فکوهی، تجدید چاپ با ترجمه علیاصغر خبرهزاده
مقالاتی درباره تولستوی - ولادیمیر ایلیچ لنین - ترجمه سپیدرودی
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر