نفوس مردهنویسنده: میخائیل بولگاکفاین کتاب را ببینیدخریددر نمایشنامهی نفوس مرده که با الهام از کتابی به همین نام به قلم نیکلای گوگول نگاشته شده نیز از دنیای تصنعی و حماقت طبقهی اشرافیت و آرمانشهر ترسیمی آنان سخن میگوید و ...
نفوس مردهنویسنده: میخائیل بولگاکفاین کتاب را ببینیدخریددر نمایشنامهی نفوس مرده که با الهام از کتابی به همین نام به قلم نیکلای گوگول نگاشته شده نیز از دنیای تصنعی و حماقت طبقهی اشرافیت و آرمانشهر ترسیمی آنان سخن میگوید و ...
محمدرضا کاتبنویسنده متولد: ۱۳۴۵ تهرانزندگینامهآثار در ناکجا نظرات شمازندگینامهمحمدرضا کاتب (زاده ۱۳۴۵، تهران) کارگردان و نویسنده ایرانی است. آثار: مجموعه داستان: قطرههای بارانی، ۱۳۷۱ نگاه زرد پاییزی، ۱۳۷۱ عبور از پیراهن، ۱۳۷۲ رمان: شب چراغی در دست، ۱۳۶۸ فقط به زمین نگاه کن، ۱۳۷۲ دوشنبههای آبی ماه، ۱۳۷۴ هیس، ۱۳۷۸؛ برنده بهترین رمان سال جایزه منتقدان و نویسندگان مطبوعاتی پستی، ۱۳۸۱ وقت تقصیر، ۱۳۸۲ آفتاب پرست نازنین، ۱۳۸۸ رام کننده، ۱۳۹۰ Tweet آثار این نویسنده در ناکجا رام کنندهخریدنویسنده: محمدرضا کاتب این کتاب را ببینیداوهام و آرزوها ترسهای آدم را پشت چیزهای مرئی و نامرئی قایم میكنند تا ما همهاش دنبال گم شدهای باشیم. همهمان همهی عمر دنبال یك چیزهایی میگردیم كه ظاهرا اسمش زندگی است و اسم واقعیاش تله. هیسخریدنویسنده: محمدرضا کاتب این کتاب را ببینیدماجرا از زبان افسر پلیسای نقل میشود که گویا روزهای آخر زندگیاش را میگذارند. این افسر «لوطی» گذشتهای دردناک دارد و در طی مسیر با آدمهایی مواجه میشود که او را در مسیر افکارش هدایت میکنند. مثلا یکیای زندانیایست که ادعا میکند زندانی سیاسی است ولی محکوم به قتل ۱۷ ... وقت تقصیرخریدنویسنده: محمدرضا کاتب این کتاب را ببینید"تنها ترسی كه دارم این است كه باور كنم زندانی تو نیستم و..." دروغ میگفت. تنها ترسی كه داشت آن بود كه وقتی به انبار كاه برگشت و زنجیرش كردند پایش را به زمین بكوبد و صدای زنجیرها را نشنود. اگر نمیشنید، اگر بوی پهن اسبها آزارش نمیداد، اگر چشمهای بازش خیلی از چیزها را نمیدید كارش تمام بود. چون حق با حیات ... پَستیخریدنویسنده: محمدرضا کاتب این کتاب را ببینیدپَستي رمان ترديد است، رمان پستي و بلندي. اثري دربارهی اينكه دربارهی چيزي نميشود چيزي نوشت كه دربارهاش باشد و اگر نويسنده فكر كند كه دربارهی چيزي نوشته است، فقط فكر كرده است. پستي رماني است متشكل از چند داستان به هم پيوسته كه همان قدر كه ميتوان در پيوستگي اين داستانها شک كرد، ميشود گفت كه به هم پيوستهاند. بی ترسیخریدنویسنده: محمدرضا کاتب این کتاب را ببینیدداستان «بیترسی» با شرح زندگی فردی شروع میشود که در سطور اول رمان اذعان داشته هیچگاه نتوانسته در زندگی برای خود نامی داشته باشد. او یک روز صبح در مقابل آئینه با یک «بینام کننده» مواجه میشود. فردی که با شروع بیان قصه زندگیاش برای او مشخص میشود که در تمام عمرش با گرفتن نام افراد از آنها و ... نظرات شمابرای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید : - ورود - عضویتنظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد. با تشکر
محمدرضا کاتبنویسنده متولد: ۱۳۴۵ تهرانزندگینامهآثار در ناکجا نظرات شمازندگینامهمحمدرضا کاتب (زاده ۱۳۴۵، تهران) کارگردان و نویسنده ایرانی است. آثار: مجموعه داستان: قطرههای بارانی، ۱۳۷۱ نگاه زرد پاییزی، ۱۳۷۱ عبور از پیراهن، ۱۳۷۲ رمان: شب چراغی در دست، ۱۳۶۸ فقط به زمین نگاه کن، ۱۳۷۲ دوشنبههای آبی ماه، ۱۳۷۴ هیس، ۱۳۷۸؛ برنده بهترین رمان سال جایزه منتقدان و نویسندگان مطبوعاتی پستی، ۱۳۸۱ وقت تقصیر، ۱۳۸۲ آفتاب پرست نازنین، ۱۳۸۸ رام کننده، ۱۳۹۰ Tweet آثار این نویسنده در ناکجا رام کنندهخریدنویسنده: محمدرضا کاتب این کتاب را ببینیداوهام و آرزوها ترسهای آدم را پشت چیزهای مرئی و نامرئی قایم میكنند تا ما همهاش دنبال گم شدهای باشیم. همهمان همهی عمر دنبال یك چیزهایی میگردیم كه ظاهرا اسمش زندگی است و اسم واقعیاش تله. هیسخریدنویسنده: محمدرضا کاتب این کتاب را ببینیدماجرا از زبان افسر پلیسای نقل میشود که گویا روزهای آخر زندگیاش را میگذارند. این افسر «لوطی» گذشتهای دردناک دارد و در طی مسیر با آدمهایی مواجه میشود که او را در مسیر افکارش هدایت میکنند. مثلا یکیای زندانیایست که ادعا میکند زندانی سیاسی است ولی محکوم به قتل ۱۷ ... وقت تقصیرخریدنویسنده: محمدرضا کاتب این کتاب را ببینید"تنها ترسی كه دارم این است كه باور كنم زندانی تو نیستم و..." دروغ میگفت. تنها ترسی كه داشت آن بود كه وقتی به انبار كاه برگشت و زنجیرش كردند پایش را به زمین بكوبد و صدای زنجیرها را نشنود. اگر نمیشنید، اگر بوی پهن اسبها آزارش نمیداد، اگر چشمهای بازش خیلی از چیزها را نمیدید كارش تمام بود. چون حق با حیات ... پَستیخریدنویسنده: محمدرضا کاتب این کتاب را ببینیدپَستي رمان ترديد است، رمان پستي و بلندي. اثري دربارهی اينكه دربارهی چيزي نميشود چيزي نوشت كه دربارهاش باشد و اگر نويسنده فكر كند كه دربارهی چيزي نوشته است، فقط فكر كرده است. پستي رماني است متشكل از چند داستان به هم پيوسته كه همان قدر كه ميتوان در پيوستگي اين داستانها شک كرد، ميشود گفت كه به هم پيوستهاند. بی ترسیخریدنویسنده: محمدرضا کاتب این کتاب را ببینیدداستان «بیترسی» با شرح زندگی فردی شروع میشود که در سطور اول رمان اذعان داشته هیچگاه نتوانسته در زندگی برای خود نامی داشته باشد. او یک روز صبح در مقابل آئینه با یک «بینام کننده» مواجه میشود. فردی که با شروع بیان قصه زندگیاش برای او مشخص میشود که در تمام عمرش با گرفتن نام افراد از آنها و ... نظرات شمابرای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید : - ورود - عضویتنظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد. با تشکر
رام کنندهخریدنویسنده: محمدرضا کاتب این کتاب را ببینیداوهام و آرزوها ترسهای آدم را پشت چیزهای مرئی و نامرئی قایم میكنند تا ما همهاش دنبال گم شدهای باشیم. همهمان همهی عمر دنبال یك چیزهایی میگردیم كه ظاهرا اسمش زندگی است و اسم واقعیاش تله. هیسخریدنویسنده: محمدرضا کاتب این کتاب را ببینیدماجرا از زبان افسر پلیسای نقل میشود که گویا روزهای آخر زندگیاش را میگذارند. این افسر «لوطی» گذشتهای دردناک دارد و در طی مسیر با آدمهایی مواجه میشود که او را در مسیر افکارش هدایت میکنند. مثلا یکیای زندانیایست که ادعا میکند زندانی سیاسی است ولی محکوم به قتل ۱۷ ... وقت تقصیرخریدنویسنده: محمدرضا کاتب این کتاب را ببینید"تنها ترسی كه دارم این است كه باور كنم زندانی تو نیستم و..." دروغ میگفت. تنها ترسی كه داشت آن بود كه وقتی به انبار كاه برگشت و زنجیرش كردند پایش را به زمین بكوبد و صدای زنجیرها را نشنود. اگر نمیشنید، اگر بوی پهن اسبها آزارش نمیداد، اگر چشمهای بازش خیلی از چیزها را نمیدید كارش تمام بود. چون حق با حیات ... پَستیخریدنویسنده: محمدرضا کاتب این کتاب را ببینیدپَستي رمان ترديد است، رمان پستي و بلندي. اثري دربارهی اينكه دربارهی چيزي نميشود چيزي نوشت كه دربارهاش باشد و اگر نويسنده فكر كند كه دربارهی چيزي نوشته است، فقط فكر كرده است. پستي رماني است متشكل از چند داستان به هم پيوسته كه همان قدر كه ميتوان در پيوستگي اين داستانها شک كرد، ميشود گفت كه به هم پيوستهاند. بی ترسیخریدنویسنده: محمدرضا کاتب این کتاب را ببینیدداستان «بیترسی» با شرح زندگی فردی شروع میشود که در سطور اول رمان اذعان داشته هیچگاه نتوانسته در زندگی برای خود نامی داشته باشد. او یک روز صبح در مقابل آئینه با یک «بینام کننده» مواجه میشود. فردی که با شروع بیان قصه زندگیاش برای او مشخص میشود که در تمام عمرش با گرفتن نام افراد از آنها و ...
رام کنندهخریدنویسنده: محمدرضا کاتب این کتاب را ببینیداوهام و آرزوها ترسهای آدم را پشت چیزهای مرئی و نامرئی قایم میكنند تا ما همهاش دنبال گم شدهای باشیم. همهمان همهی عمر دنبال یك چیزهایی میگردیم كه ظاهرا اسمش زندگی است و اسم واقعیاش تله.
هیسخریدنویسنده: محمدرضا کاتب این کتاب را ببینیدماجرا از زبان افسر پلیسای نقل میشود که گویا روزهای آخر زندگیاش را میگذارند. این افسر «لوطی» گذشتهای دردناک دارد و در طی مسیر با آدمهایی مواجه میشود که او را در مسیر افکارش هدایت میکنند. مثلا یکیای زندانیایست که ادعا میکند زندانی سیاسی است ولی محکوم به قتل ۱۷ ...
وقت تقصیرخریدنویسنده: محمدرضا کاتب این کتاب را ببینید"تنها ترسی كه دارم این است كه باور كنم زندانی تو نیستم و..." دروغ میگفت. تنها ترسی كه داشت آن بود كه وقتی به انبار كاه برگشت و زنجیرش كردند پایش را به زمین بكوبد و صدای زنجیرها را نشنود. اگر نمیشنید، اگر بوی پهن اسبها آزارش نمیداد، اگر چشمهای بازش خیلی از چیزها را نمیدید كارش تمام بود. چون حق با حیات ...
پَستیخریدنویسنده: محمدرضا کاتب این کتاب را ببینیدپَستي رمان ترديد است، رمان پستي و بلندي. اثري دربارهی اينكه دربارهی چيزي نميشود چيزي نوشت كه دربارهاش باشد و اگر نويسنده فكر كند كه دربارهی چيزي نوشته است، فقط فكر كرده است. پستي رماني است متشكل از چند داستان به هم پيوسته كه همان قدر كه ميتوان در پيوستگي اين داستانها شک كرد، ميشود گفت كه به هم پيوستهاند.
بی ترسیخریدنویسنده: محمدرضا کاتب این کتاب را ببینیدداستان «بیترسی» با شرح زندگی فردی شروع میشود که در سطور اول رمان اذعان داشته هیچگاه نتوانسته در زندگی برای خود نامی داشته باشد. او یک روز صبح در مقابل آئینه با یک «بینام کننده» مواجه میشود. فردی که با شروع بیان قصه زندگیاش برای او مشخص میشود که در تمام عمرش با گرفتن نام افراد از آنها و ...
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر