داستانش مال بچه هاست اما خیلی لطیف و قشنگ بود. من که خیلی دوستش داشتم. یک افسانه کوتاه بچه گانه. پرنده کوچک و خاکستری عاشق دختر زیبا و خجالتی سلطان میشود و به خواستگاری او میرود. سلطان میگوید اگر میخواهی با دخترم ازدواج کنی باید چوبی بیاوری که نهتر باشد و نه خشک و نه کج باشد و نه صاف. پرنده به دنبال چوب میرود و به پرنده «نهتر و نه خشک» مشهور میشود.
نظرات شما
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید : - ورود - عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر