![]() | بگذار تجربه کنم که طرح پیکرت را فرو بریزم و با هیئتی جدید بنویسمت. ابوتراب خسروی | کتاب ویران | ![]() |

تصویر، لحظههایی که مجموع میشوند، آغاز و امتدادِ گفتگویی بیواسطه با چشمها... تصویر، حکِ نقشی بر ذهن که مستقل از کلام، حیاتِ پویای خود را میجوید و میرود تا ماورایِ احساس، و حتی شاید تا دگرگونیِ هولناکِ مفاهیم...
پرسه |