ما که مادر نداشتیم | زلزله بود | که گهوارهمان را تکان میداد علی عبدالرضایی | زخم باز |
تصویر، لحظههایی که مجموع میشوند، آغاز و امتدادِ گفتگویی بیواسطه با چشمها... تصویر، حکِ نقشی بر ذهن که مستقل از کلام، حیاتِ پویای خود را میجوید و میرود تا ماورایِ احساس، و حتی شاید تا دگرگونیِ هولناکِ مفاهیم...
پرسه |