ما که مادر نداشتیم | زلزله بود | که گهوارهمان را تکان میداد علی عبدالرضایی | زخم باز |
شعر خودش میآید، ما تسلیماش میشویم و او کار خودش را میکند، عاشقی میکند، فریاد میزند، به سوگ مینشیند، با زبانی غیر معمول از تبسمی دلانگیز تا خیالی شورانگیز و گاه غمی، دردی، زخمی... شعر سنگر میشود و غریو پرشور رهایی سر میدهد... شعر را حافظ میگوید، خیام، سعدی، و وقتی نو میشود نیما، شاملو و فروغ و... در غرب شکسپیر، بودلر، لویی آراگون... و محمود درویش در فلسطین...
هنر غرق شدن
خریدنویسنده: بیلی کالینز
مترجم: مجتبی ویسی
هوا را از من بگیر خندهات را نه
خریدنویسنده: پابلو نرودا
مترجم: احمد پوری
نان را از من بگیر | اگر می خواهی هوا را از من بگیر | اما خنده ات را نه...
وامق و عذرا
خریدنویسنده: کار گروهی
این کتاب از منظومههای عاشقانهی ادب فارسی است و بهدست حسن ذوالفقاری و پرویز ارسطو تصحیح شده است.