![]() | بگذار تجربه کنم که طرح پیکرت را فرو بریزم و با هیئتی جدید بنویسمت. ابوتراب خسروی | کتاب ویران | ![]() |

شعر خودش میآید، ما تسلیماش میشویم و او کار خودش را میکند، عاشقی میکند، فریاد میزند، به سوگ مینشیند، با زبانی غیر معمول از تبسمی دلانگیز تا خیالی شورانگیز و گاه غمی، دردی، زخمی... شعر سنگر میشود و غریو پرشور رهایی سر میدهد... شعر را حافظ میگوید، خیام، سعدی، و وقتی نو میشود نیما، شاملو و فروغ و... در غرب شکسپیر، بودلر، لویی آراگون... و محمود درویش در فلسطین...

نور ماه بر درختان کاج
خریدنویسنده: جاناتان کلمنتس
مترجم: نیکی کریمی
دنیا پر از رنج است، | با این حال | درختان گیلاس شکوفه می دهند.

لیلی و مجنون
خریدنویسنده: مکتبی شیرازی
مترجم: حسن ذوالفقاری، پرویز ارسطو

همهچیز عادی است
خریدنویسنده: مجید رفعتی
مادرانه میلیسد پلنگ | دهان خونین تولههایش را | پس از دریدن خرگوش
