روزگای من ایشان بودم:
مهرماه 1360 من محسن بوالحسنی شدم. چه اتفاق نادری که در خوشیمنی مهر و بدیمنی جنگ. و جنگ اولین دوست من بود. در جنگ آدم همیشه به دست میآورد و از دست می دهد. گرفتار در همین پارادوکسهای وضعیت. تا امروز هیچ چیز عوض نشده است. هنوز جنگ است و با اینکه دیگر جنوب یک جای دور است اما هنوز تمام اهل کلمه جنگزدهی کلمات خودشان هستند. چیزی شبیه همین کلمهها که به قول آن کاتب سقف و ستون من هستند که مرا در جنگ پناه میدهند. حالا شعر مینویسم که نمیرم. روزنامه مینویسم که بنویسم. و زندگی میکنم که نمیرم. همین.
آثار منتشر شده:
انتشار دو مجموعه شعر در حوزه ترانه و مانیفست ترانه متفاوت امروز ایران (کجا میشه تو رو ندید؟! نشر چی چی کا - دارینوش- 1382| ...و آن خط پنجم منم! - نشر لاجورد- 1384) | دو مجموعه ترجمه شامل کلیه ی شعرهای ریچارد براتیگان(جلد اول : خانه ای جدید در آمریکا - اسفندماه 1387 - جلد دوم : لطفا این کتاب را بکارید - فروردین 89 توسط نشر رسش- | مجموعه شعرسپید"شمس از قونیه با قطار برگشت" - فروردین 89 نشر نوح | گزیده شعرهای آن سکستون" آنها مشغول مردنند" توسط نشر چشمه - آذر 1388 | مجموعه شعر : ایشان قاتل من است، آماده چاپ | مجموعه گزین گویه های شمس تبریزی ( شرح آن الف) آماده چاپ | مجموعه گفتگو "چون کشتی بی لنگر" گفتگو با شاعران داستان نویسان سینماگران و موسیقی دان های پیشروی ایران - در حال انجام | همکاری با سرویس ادبیات و فرهنگ و هنر روزنامه فرهیختگان و شرق و...
*عکس از حمید جانیپور
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر