اکنون زنی هستم تنها در آستانه فصل دیگری از زندگی. به قول فروغ: دلم گرفته است دلم گرفته است به ایوان میروم و انگشتانم را به پوست کشیده شب میکشم، چراغهای رابطه تاریکند و کسی مرا به آفتاب معرفی نخواهد کرد، کسی مرا به مهمانی گنجشکها نخواهد برد، پرواز را به خاطر بسپار، پرنده مردنی است.
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر