همه ما در برههای از زندگیمان بیمار میشویم. بیشترمان هم بر اثر ابتلا به یکی از این بیماریها غزل خداحافظی را میخوانیم. زندگی همه تا حدی متاثر از بیماریهاست. بیماری و زوال مشخصههای عمومی موجودات زندهاند. پس چرا بیماری، به قول زنی مبتلا به سرطان که نامهای برایم نوشتهبود، «راز کوچک و کثیفی» است که فقط بین بیماران رد و بدل میشود؟ مگر در این راز چه چیزی نهفته است؟ بیمار بودن چه حس و حالی دارد؟ در این کتاب میکوشم پرده از «راز کوچک و کثیف» بیماری بردارم به این امید که افراد در تجربه بیماری احساس بیکسی وتنهایی کمتری داشته باشند.
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر